تحول معنوی؛ اولین گام حرکت به سوی اهداف اسلامی

شناسه نوشته : 27725

1399/01/27

تعداد بازدید : 1554

تحول معنوی؛ اولین گام حرکت به سوی اهداف اسلامی
تحول معنوی کتابی برگرفته از مجموعه سخنرانی های مقام معظم رهبری(حفظه الله) است.

در این کتاب می خوانیم:


اولین و مهم ترین کاری که پیش روی ما قرار دارد، تحول معنوی و روحی انسان هاست. ما متاثر از تربیت های طولانی غیر اسلامی هستیم. آنچه که هیجان عظیم انقلاب و دوران جنگ انجام داد، البته معجزه آسا بود؛ اما تا این پدیده عمق پیدا بکند تا وقتی که اعماق ضمایر را متحول نماید، کار زیادی لازم است.(۱۴/۱۱/۱۳۷۰)
بدون تردید می توان گفت؛ پدیده انقلاب اسلامی خود نوعی تحول معنوی و روحی انسان ها بود که با رهبری خوب امام راحل و عظیم الشان انقلاب اسلامی، در آحاد مردم بوجود آمد و حکومت اسلامی و نظام اسلامی را بر پایه تحول معنوی مردم برپا کرد. همچنین می توان گفت؛ دوران هشت سال دفاع مقدس که دانشگاه عظیم تربیت انسان ها و انسان سازی جوانان متناسب با الگوی اسلام بود، دومین تحول معنوی  و روحی انسان ها بود که هر دوی آن به طور معجزه آسا بر مردم تاثیر گذاشت، اما این تاثیر که در یک دهه(۱۳۵۷ الی ۱۳۶۷) اتفاق افتاد، نتوانست لایه های زیرین اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، تزکیه ای و تربیتی آحاد مردم را متحول کند، هرچند توانست جمعیت قابل توجهی از مردم را متحول کند. از این روی راه طولانی و در عین حال دشواری را در پیش داریم که وظیفه حکومت گران و کارگزاران نظام اسلامی است که مسئولیت رهبری و امارت مردم را برعهده دارند.
در نگاه مقام معظم رهبری؛ اولا تحول معنوی و روحی اولین اقدام است، زیرا از جنس تزکیه است و تزکیه مقدم بر تعلیم است. ثانیا مهم ترین اقدام است، زیرا عمیق، اثرگذار و دشوار است. بنابراین، تحول معنوی و روحی انسان ها هم از اولویت بالا و هم از اهمیت بالایی برخوردار است.
در مرحله دولت سازی اسلامی، حکومت گران و کارگزاران مسئولیت دوگانه ای برعهده دارند؛ هم عهده دار ارتقاء معنویت کارگزاران در همه دستگاه های دولتی و اجرایی هستند و هم عهده دار ارتقاء معنویت آحاد مردم هستند. برخی گمان می کنند وقتی صحبت از تحول معنوی دولت اسلامی می شود، منظور، فقط تحول معنوی کارگزاران است، در حالی که حکومت گران و کارگزاران در ایمان مردم، باور مردم، اخلاق و رفتار مردم و تربیت آنان نقش دارند.
واژگان کلیدی: تحول معنوی، معنویت، ایمان، اعتقاد، اخلاق، تزکیه، تربیت
۱-مفهوم معنویت
جمعِ بین تلاش و سازندگی مادّی با تلاش و سازندگی معنوی
جمعِ بین تلاش و سازندگی مادّی با تلاش و سازندگی معنوی، یعنی همین. لذا شما می‌بینید که آن کسی که دراسلام، اهل سازندگی مادّی است، اَزهد خلق الله هم اوست. امیرالمؤمنین علیه الصّلاه و السّلام، با دست خود چاه وقنات حفر کرد و آن گاه که آب به ضخامت گردن شتر فوران نمود، از چاه بیرون آمد. با همان لباسِ کار گل آلود، کنار چاه نشست و بر کاغذ نوشت که «این آب را برای فقرا وقف کردم و صدقه قرار دادم. » یعنی چون به آبادانی جایی پرداخت، آناً در راه خدا انفاق می‌کند. منفق‌ترین، سازنده‌ترین، به ماده پردازنده‌ترین. و از لحاظ معنا، برترین و بالاترین. این، نتیجه تربیت و نشانگر برنامه رفاه مادّی و معنوی اسلام است(1)
معنویت جامع و کامل
معنویت در اسلامی که در مکتب اهل‌بیت معرفی می‌شود، به نحو جامع و کاملی وجود دارد، معنویتِ بدون انزوا، بدون جدائی از زندگی، معنویتِ همراه با سیاست و عرفان، همراه با فعالیت اجتماعی، تضرع و گریه‌ی پیش خدای متعال و همراه با جهاد. (2) اسلام، معنویتِ بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسانها ندارد . «من‏اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم». آدم معنوی‏ای که با ظلم می‏سازد، با طاغوت می‏سازد، با نظام ظالمانه و سلطه‏می‏سازد، این چطور معنویتی است؟ این‏گونه معنویت را ما نمی‏توانیم بفهمیم.(3)
[۱]. در دیدار روحانیون و مبلّغان، در آستانه «ماه محرم» ۷۵/۲/۲۶
[۲]. در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (علیهم‌السّلام) ۲۸/۰۵/۱۳۸۶
[۳]. در دیدار اعضای هیأت دولت ۸/۶/۱۳۸۴

 

استخراج نکات مهم از کتاب تحول معنوی/ سیده سمانه نطقی مقدم سطح سه فلسفه و کارشناسی ارشد مدرسی تاریخ و تمدن اسلامی

1.      « آن تصویری که از جامعه اسلامی در ذهن ما است، با وضع کنونی ما فاصله زیادی دارد. ما توانستیم حصاری را بشکنیم و مانع را از سر راه حرکت به سمت دولت اسلامی و جامعه اسلامی و دنیای اسلامی برداریم. آنچه را که می توانیم بین خودمان و خدا بگوییم، این است که ما تلاش کردیم و مردم ما صادقانه حرکت کردند و امام ما خوب رهبری کرد و خوب پیش برد، اما آنچه را که در اثنای این جاهلیت مظلم طی کردیم، نسبت به آنچه که بعدا باید طی کنیم، مطمئناً خیلی کم است.

2.      اولین و مهم ترین کاری که پیش روی ما قرار دارد، تحول معنوی و روحی انسان ها است. ما متأثر از تربیت های طولانی غیر اسلامی هستیم. آنچه هیجان عظیم انقلاب و دوران جنگ انجام داد، البته معجزه آسا بود، اما تا این پدیده عمق پیدا بکند و تا وقتی که اعماق ضمایر را متحول نماید، کار زیادی لازم است.» (گفت و شنود با میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم دهه فجر ۱۳۷۰/ ۱۱ / ۱۴)

3.      تحول معنوی در سایه ی انقلاب اسلامی، مؤثرترین راه مبارزه با جریان انحرافی مادی گرایی است. انقلاب اسلامی، بازیافت واقعی و کامل هویت الهی-سیاسی بشریت در طول تاریخ است. ادامه ی این مسیر سعادت بشری و تحقق اهداف عالی آن در گرو تحول معنوی فرد و جامعه ی انسانی است.

4.      حقیقت انسان، جامع «احسن تقویم» و «اسفل سافلين» است و انانیّت نقطه ی انحراف بشر و خودفراموشی، مهم ترین عامل ابتلاء انسان به انانیت است. بر همین اساس، حقیقت تحول معنوی عبارت است از مجاهده ی انسان با انانیت خود به واسطه ی مراقبه برای دوری از خود فراموشی و شکوفایی استعدادهای الهی و غلبه یافتن احسن تقویم. قرب الهی و لقاء الله وعده ای است که به چنین مجاهدهای دائمی و مخلصانه داده شده است که جوهره ی اصلی تحول معنوی است.

5.      برخی از این انحرافات، ناشی از افراط و تفریطی است که در رابطه ی تحول معنوی با حوزه ی جمعی زندگی انسان صورت گرفته است. منحصر کردن تحول معنوی به حوزه ی عمل فردی و غفلت از کارکردهای معنویت در حوزه ی عمل جمعی، مصداق تفریط و غفلت از اصلاح خود و متوقف کردن تحول معنوی فرد به اصلاح دیگران و اجتماع، مصداق افراط.

6.      برخی با نگاه نادرست به دین، احکام و معارف دینی منحصر در ظواهر شرعی کرده و برای ظواهر دین، هیچ باطنی قائل نیستند و بر همین اساس، تحول معنوی را عمل به ظواهر دینی می دانند. در مقابل برخی علیرغم پذیرش باطن ظواهر دینی، با سرگرم شدن به مسائل باطنی خیالی، از پایبندی به تعبّد دینی و ظواهر اسلامی غفلت می ورزند و گروهی دیگر به نحوی دیگر....

تحول معنوی؛ مهم ترین هدف بعثتها و انقلاب های الهی

هدایت بشر به زندگی توحیدی؛ هنر بزرگ پیامبران

7.      «إلى الله المصیر» حرکت آفرینش، به سمت وجود مقدس باری تعالی عز شأنه است. در بینش اسلامی، حرکت و صیرورت انسان و بقیه ی موجودات آفرینش، به سمت پروردگار است یعنی باوجوداینکه اجناس و انواع مختلف است؛ انگیزه های به ظاهر مختلف است؛ جاهای جغرافیایی، گوناگون و مختلف است و عناصر تشکیل دهنده ی موجودات، با یکدیگر تفاوت دارد؛ اما علی رغم این تنوع ظاهری، همه ی آفرینش، مثل کاروانی است که به طرف یک مقصد حرکت می کند و آن مقصد، خداست. سعادت هر انسانی، این است که این مقصد را بشناسد و رفتار اختیاری خود را با آن تطبيق کند. بدبختی و روسیاهی هر انسان، در این است که این مقصد را نشناسد و رفتار فردی و احساسات و عملکرد او، در جهت این حرکت عمومی و یکسان و جهان شمول قرار نگیرد، که ضربه اش را هم خواهد خورد.

 بخش چگونگی تحول معنوی

8.      براساس تحقیق به عمل آمده از مجموع دستورالعمل های تربیتی رهبری معظم انقلاب اسلامی به عنوان عالمی ربانی و الگویی از الگوهای جریان خاص الخاص تربیتی، نه گام کلی به هدف آمادگی شخص برای استفادهی بهتر و بیشتر از عالمان ربانی و ادامه ی مسیر تحول معنوی، استنباط و بدین ترتیب بیان شده است: "يقظه و بیداری از خواب غفلت و تحصیل عزم اولین گام تحول معنوی است. گام بعدی، اندیشه است انسان باید برانگیختگی فکری پیدا کرده، در کار خود و جهان اندیشه کند، بداند که آغاز و انجامش چیست، بداند که عملش سرمایه ی حیات ابدی اش را فراهم می سازد و از این قبیل اندیشه های کارساز.

9.      نتیجه ی بیداری و اندیشه، پشیمانی و "توبه است و تشدید آن انسان را به جبران گذشته و دوری گزیدن از گناهان وامی دارد. پایه ی اساسی مراقبت و دوری از گناه، "انضباط و شادابی روحی و سلامتی جسم است. شخصی که در اثر گناه از انتظام روحی و جسمی خارج شده و جسم و روح خود را پامال رنج و درد کرده، باید با شروع در سلوک معنوی، انضباط اولیه و شادابی روحی و جسمی را در خود تأمین کند تا توان حرکت به سمت حقیقت را داشته باشد. وظیفه ی اصلی انسان با حصول آمادگی روحی و جسمی و انضباط نسبی، تقوا و مراقبه ی دائمی است. محاسبه وظیفه ی مترتب بر مراقبه و تقوا است که انسان در هر شبانه روز، از خود حسابرسی می کند تا با شناخت عیوب خود، راه را بهتر ادامه دهد.

ضرورت تأمین نیازهای فطری و دائمی بشر

10.  اسلام، متکی به فطرت انسانهاست. (١. دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت31/05/1371) اسلام دین فطرت است، آن راهی را که اسلام در مقابل بشر می گذارد، راه فطرت است؛ راه برآوردن نیازهای فطری انسان است. (دیدار مسئولان نظام در روز عید مبعث19/04/1389)

 فطرت؛ عاشق خدا برای رساندن انسان به سعادت

فطرت انسانها متمایل به سعادت است.( دیدار مردم استان ایلام در سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام ،23/02/1393) این طبیعت انسان است. ما انسان ها تابع و متمایل به کمالیم.( دیدار جمعی از مداحان ،13/03/1389) فطرت انسان گرایش به خدای متعال و به توحید و به مرکز واحد متعالی ای است که همه ی انگیزه های انسانها، همه ی احساسات انسان ها در آنجا می توانند مجتمع شوند و کنار هم قرار گیرند.( دیدار کارگزاران نظام در روز عید سعید فطر ،21/07/1386) انسان، به سرشت و طبیعت خود، مشتاق و نیازمند نیایش و خشوع در برابر خداوند است که آفریننده ی همه ی نیکیها و زیبایی ها است. (پیام به بیستمین اجلاس سراسری نماز ۱۳۹۰/ ۰۷ / ۱۹)

11.  انسان در طول زندگی خود در حال حرکت به یک منتها و غایت و سرمنزلی است: «انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه» (خطبه های نماز عید سعید فطر ،24/08/1383) اساتید سلوک و عرفان، سی، چهل یا پنجاه سال زحمت کشیدند، ریاضت کشیدند، عبادت کردند، تا در آخر عمرشان آن حالت فنا در آنها به وجود آمد و وجه الله را رؤیت کردند؛ توانستند لقاء الله را کسب کنند.(دیدار وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات ۱۳۸۳/ ۰۷ / ۱۳)

 فطرت؛ دگرگونی ناپذیر در مقابل جریان فاسد تاریخی

12.  دنیا امروز از چه می نالد؟ پاسخش روشن است. دنیا امروز از تبعیض می نالد، از محرومیت های تحمیل شده بر انسانها می نالد، از تحقیر انسان می نالد، از پر شدن فضا از گند غرور متکبرانه ی قشری خاص در عالم می نالد. بشریت، در فشار این حوادث تلخ است. پنج هزار سال پیش، دنیا از چه می نالید؟ آیا از نداشتن هواپیما می نالید؟ از نداشتن کامپیوتر می نالید؟ مگر کامپیوتر، کسی را سعادتمند می کند؟ پنج هزار سال پیش هم دنیا از همین تبعیض ها و ظلم ها و از همین تحقیر جوهر انسانیت و سلطه ی نامردمان بر زندگی و سرنوشت انسان ها می نالید.

13.  تا وقتی که عدالت و دین خالص و ناب بر دنیا مستقر نشود، بشریت همیشه از همان چیزها می نالد؛ و الا بشریت نمی تواند بگوید، آن روزی که قطار برقی و جت نداشتم، بدبخت بودم؛ امروز که این ها را دارم، خوشبختم. آیا امروز بشریت خوشبخت است؟ آیا امروز انسان مظلوم در دنیا در اکثریت نیست؟ آیا امروز یک مجموعهی تبهکار که در عالم، در اقلیت مطلق اند بر سرنوشت انسانها حکومت نمی کنند؟

14.  انسان برای اینکه به هدف خلقت خود برسد، باید به هدف بعثت انبيا درباره ی خود نائل شود. یعنی متحول گردد؛ درست شود؛ خوب شود و از آلودگی ها و پستیها و عیبها و هوایی که در درون انسان است و دنیا را به فساد می کشاند، نجات پیدا کند. این، در قلمرو وجود فرد است. بعثت برای این است. در بیانی هم که فرمودند «بعثت لأتمم مکارم الاخلاق»، باز برگشتش به این است. «برانگیخته شده ام که کرامت های انسانی را کامل کنم.» یعنی تهذیب انسان؛ تزکیه ی انسان، انسان را به حکمت سوق دادن؛ او را از جهالت بساطت عامیانه به فهم و زندگی حکیمانه رساندن. این، در مقوله ی فرد و در قلمرو حیات فردی است. (دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید مبعث،01/11/1371)

انسان سازی؛ هدف اصلی و اعلای انبيا

15.  انسان سازی... مقصود و هدف اصلی از همه ی انقلاب های الهی و بعثت انبیاست. تمام پیامبران و عبادالله الصالحين، همشان این بوده که انسان صالح را در این زمین به وجود بیاورند، حفظ کنند، رشد بدهند و تکثیر نمایند. هدف اسلام هم این است.

16.  اسلام و پیام بعثت، انسان ها را از ظلمات جهل، ظلمات عادات زشت، خلقیات بد، فتنه های میان افراد بشر، خرافاتی که بر ذهن های انسانها حاکم می شود، پنجه می اندازد و آنها را از راه مستقیم منحرف می کند، ظلمات ظلم و طغيان - اینها همه ظلمات است - خارج می کند و به نور رهنمون سازد.

17.  اساس انقلاب اسلامی بر انسان سازی است و انسان سازی در مرتبه ی اول، تعمیر دل و آباد کردن جان است. حقیقتا این واقعیتی است که برای یک انقلاب، انسان سازی از همه چیز مهم تر است. اگر انقلاب، انسان سازی نکند، هیچ کاری نکرده است. اگر کسی فکر بکند، دلیل این معنا واضح است. یعنی این حرف، واقعا استدلال نمی خواهد؛ چون دنیا بدون انسان صالح، یک پدیده ی بی جان و کور و تاریک است... اینکه شما دیدید، امام فرمودند، فتح الفتوح انقلاب اسلامی، ساختن جوانانی از این قبیل است، یک حرف نبود که همین طور بر قلم امام جاری شده باشد. این، یک مبنای اسلامی و الهی بسیار مستحکم دارد. واقعا فتح الفتوح، یعنی ساختن انسان صالح.. انقلاب ما آمد، تا انسان صالح تربیت کند. انقلاب برای این است که جوانان و مردم ما در هر قشر و هر طبقه، این فرصت را پیدا کنند که خودشان را بسازند؛ خودشان را از بدیها نجات بدهند و در مقابل آتش دوزخ اخروی و دوزخ های دنیوی بیمه کنند.

 

18.  انقلاب برای دستیابی به ارزش ها بود. اما این ارزش ها چیست؟ (یکی از ارزش ها)، سلامت دینی و اخلاقی زمامداران است. مردم می خواستند کسانی که در رأس جامعه اند، متدین باشند؛ فاسد نباشند؛ اخلاقشان فاسد نباشد؛ رفتارشان فاسد نباشد؛ خودشان فاسد نباشند؛ دوروبری هایشان فاسد نباشند، که آن روز بودند! رواج اخلاق فاضله، یکی دیگر از ارزش ها بود. مردم مایل بودند که اخلاق نیک و خلقیات اسلامی پسندیده در بین آنها شیوع پیدا کند.

19.  تحول معنوی عامل اساسی شکوفایی فطرت توحیدی انسان است فطرتی که دگرگون ناپذیر و دارای ابعاد لایتناهی است و تنها با شکوفایی آن، انسان به کمال مطلق می رسد. اما راه شکوفایی فطرت توحیدی انسان از عالم ماده می گذرد عالمی که گرویدگان به آن، جریان مادی گرایی پیچیده ای را برای مبارزه با راه فطرت، سازماندهی کرده اند. این جریان فاسد و گسترده، به هدف حذف معنویت از زندگی انسان، علاوه بر اینکه اکثریت انسان ها را از لذت و کمال اصلی و معنوی باز داشته، زندگی دنیوی را نیز به نابودی کشانده است. جریان فاسد غرب برای تکمیل این مبارزه، با روی آوردن به تاکتیک بدل سازی، مدل های دروغین از معنویت را به جوامع دینی ارائه کرده و نسبت به جوامع دینی انقلابی، شبهای تقابل معنویت و سیاست را طراحی کرده است. این جریان نه تنها با آراستن خود در مقابل چشم انسان ها، آسایش را در گرو دوری از معنویت و پیروی از تمدن غرب قلمداد می کند، بلکه ریشه ی تمام بدبختی های جوامع بشری را که خود بر آنها تحمیل کرده است را در گرایش این جوامع به معنویت و دین قلمداد می کنند. این همه، مقدمه ی یک مأموریت راهبردی برای به اسارت درآوردن کامل انسان و پایمال کردن تمام حقوق مادی و معنوی بشر است و آن هویت زدایی از افراد و جوامع انسانی است.

20.  همه ی همت انبیا و اولیا و اوصیا و صالحین و صدیقین، این بوده . که انسان، دشمن درونی خود را که نفس اماره ی اوست، کشف کند و از آن بپرهیزد. این، راز بزرگ دست یافتن به مقامات و مراتب معنوی و الهی است انسان از این رهگذر است که می تواند از فرشته هم بالاتر برود.

21.  انسان در جهان بینی اسلام آن موجودی است که در او استعدادهای فراوانی نهفته است؛ این انسان می تواند در میدان های علم و دانش و کشف رمزها و حقایق خلقت تا بی نهایت پیش برود، در سیر مراتب معنوی و مراحل روحی می تواند تا بی نهایت پیش برود، از فرشتگان می تواند بالاتر بزند، از لحاظ انواع و اقسام قدرتمندی ها می تواند به اوج قله ی قدرت برسد. اگر عبودیت خدا کرد، اطاعت خدا کرد، این راه ها در مقابل او باز خواهد شد؛ اگر اطاعت غیر خدا کرد، بال های او بسته خواهد شد و از پرواز باز خواهد ماند در همه ی رشته ها؛ حتی علم و دانش هم با توحید در سر راه انسان قرار می گیرد و انسان با او آشنا می شود. راه کمال، یک راه بی پایان است؛ هرچه پیش تر بروید، لذت کمال را بیشتر خواهید چشید. هم در کمالات معنوی این جور است - در تقرب به خدا، در توجه به خدا، در عشق به خدا و معنویت، در پیمودن حريم ملكوت الهی - و هم در مسائل مادی این جور. (دیدار مدیران مراکز سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در استانها ۱۲/07/1370، خطبه های نماز جمعه تهران ۱۹/ ۱۰/ ۱۳۶۵)

22.  مستکبران عالم که در زندگی اجتماعی مردم، زندگی خصوصی مردم، در اقتصاد مردم، در فهم و بینش مردم دخالت می کنند و آنها را به راه های بیراهه می کشانند، زندگی فضای تاریک پیدا می کند و این فضای سنگین و تاریک با فطرت انسانها ناسازگار است و بالاخره فطرت انسان بیدار می شود. این آن چیزی است که امروز دارد در دنیا اتفاق می افتد.

ارائه ی معنویت های دروغین بر پایه ی تاکتیک بدل سازی

23.  اینکه شما ملاحظه می کنید از سالهای دهه ی ۶۰، از دوران حیات بابرکت امام، چه دشمنان بیرونی و چه مزدوران یا نوکران بی مزد و منت آنها از داخل، مقدسات دینی را، حقایق دینی را، بینات اسلامی را مورد تردید و انکار قرار دادند، این یک چیز تصادفی نبوده است؛ ... از اشاعه ی بی بندوباری و اباحیگری، تا ترویج عرفانهای کاذب - جنس بدلي عرفان حقیقی - تا ترویج بهائیت، تا ترویج شبکه ی کلیساهای خانگی. اینها کارهایی است که امروز با مطالعه و تدبیر و پیش بینی دشمنان اسلام دارد انجام می گیرد؛ هدفش هم این است که دین را در جامعه ضعیف کند.

24.  یکی از غصه های دین داران دنیا این است که قدرتمندان مسلط بر کشورهای مسیحی، تبلیغ على الظاهر دین مسیح در سطح دنیا را وسیله ای برای پیش بردن ماشین استعمار قرار دادند و این ها جاده صاف کن استعمار شدند. گروه های تبلیغی و به اصطلاح تبشیری را به عنوان تبلیغ مسیحیت - که ظاهرش تبلیغ مسیحیت بود؛ اما باطن قضیه این بود که راه را باز کنند. (دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی در روز میلاد پیامبر اعظم نما ۱۳۸۹، دیدار اجتماع بزرگ مردم قم ۱۳۸۹/ ۰۷ / ۲۷)

25.  همیشه باید با شيطان نفس و با شیطان خارجی موجود که راه خلاف را ترویج می کند، مبارزه کرد؛ یعنی همیشه یک مبارزه و یک مجاهدت دائمی و آگاهانه و هوشیارانه لازم است.؟ (دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۲۷/ ۱۱/ ۱۳۷۹)

26.  خط امام، یعنی آن مسلک و سلوک حکومتی امام امت. یعنی چیزی که تفسیرکننده ی نظام جمهوری اسلامی است... آنچه که این جهت گیری ها را به صواب نزدیک می کند و مورد قبول و اعتقاد امام (رضوان الله تعالی علیه) بوده است، این هاست: اول، ایستادگی در برابر تحميل و نفوذ قدرت های خارجی و نداشتن سر سازش با این قدرت ها. این، اولین مشخصه ی حرکت امام بزرگوار ماست. دوم اهتمام به تعبد و عمل فردی و ایستادگی در برابر سلطه ی شیطان نفس و وسوسه های نفسانی. این دو مطلب بزرگ و این دو میدان مبارزه را، امام از هم جدا نمی کردند و در صحنه ی اجتماع و سیاست، در مقابل شیطان بزرگ و شیطان های قدرت می ایستادند. در صحنه ی روان آدمی و درون وجود انسان، امام با نفس مبارزه می کردند و اصرار بر تعبد و عمل اسلامی و فردی و شخصی داشتند. (مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام دره ۱۳۷۱/ ۰۳ / ۱۴)

جریان کلان حذف معنویت با ترویج مادی گرایی

27.  از لحاظ اعتقادی و معنوی، قرنهاست که دنیا را به عمد به سمت نگاه مادی و فهم مادی زندگی و عالم پیش می بردند، الآن هم دارند پیش می برند. سیاست راهبردی دشمنان معنویت و فضیلت این است که نسل جوان را در همه دنیا ا زهستی معنوی ساقط کنند. (خطبه های نماز عید سعید فطر، 24/08/1383)

28.  امروز شما می بینید در همان کشورهایی که مهد گرایش مادی گرایش های معنوی به شکل های مختلفی بروز کرده؛ یعنی طلب معنویت عشق به معنویت، شوق و گرایش به معنویت در آنجا در بین جوان هایشان به وجود آمده البته این معنویت را وقتی نمی توانند درست اداره کنند، مدیریت کنند، گرایش های انحرافی به وجود می آید؛ عرفانهای قلابی، معنویت های دروغین. و شیادانی هم هستند که نقش می آفرینند؟

  توجه به عرفان عملی و قله های تهذیب

29.  عرفان اسلام؛ یعنی زهد و انقطاع إلى الله و دامن برچیدن از هواهای نفسانی." جوان ما .... چه دختر، چه پسر نیازمند تهذیب است. ما قله های تهذیب داریم. در همین قم، مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی، مرحوم علامه ی طباطبائی، مرحوم آقای بهجت، مرحوم آقای بهاء الديني (رضوان تعالى عليهم) قله های تهذیب در حوزه بودند. رفتار اینها، شناخت زندگی اینها، حرف های اینها، خودش یکی از شفابخش ترین چیزهایی است که می تواند انسان را آرام کند؛ به انسان آرامش بدهد، روشنایی بدهد، دل ها را نورانی کند.

30.  حداقل از دو قرن پیش، جریانی به نام جریان تمدن صنعتی در دنیا شروع شد. جریانی با این نام و... چند خصوصیت داشت: یکی گرایش به صنعت و علم، یکی گرایش به روش های جدید در زندگی، و یکی دیگر از مهم ترین آنهاست - گرایش به فلسفه هایی با قاعده و مبنای مادی. بعد در طول این دو قرن، بیشترین پرچم های فکر و فلسفه که برافراشته شده، در جهت مقابل تفکر معنوی و دینی بوده است. این گرایش غير معنوی وضد معنوی، مثل جریانی که از کم شروع می شود و لحظه به لحظه اوج می گیرد و فراگیری پیدا می کند، در زندگی و افکار و خانواده و ارتباطات درون اجتماعی مردم وارد شد.

 31.  نگاه جامعه ی غربی و فلسفه های غربی به انسان... با نگاه اسلام به انسان، به کلی متفاوت است؛ یک تفاوت بنیانی و ریشه ای دارد. لذا پیشرفت که برای انسان و به وسیله ی انسان است، در منطق فلسفه ی غرب معنای دیگری پیدا می کند، تا در منطق اسلام. پیشرفت از نظر غرب، پیشرفت مادی است؛ محور، سود مادی است؛ هرچه سود مادی بیشتر شد، پیشرفت بیشتر شده است. پیشرفت وقتی مادی شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را می شود در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد... اما از نظر اسلام، پیشرفت فرق می کند...( دیدار جمعی از مداحان و ستایشگران اهل بیت (علیهم السلام) ۱۳۸۷/ ۰۴ /)

مبارزه ی عملی با جریان های ضد معنویت نظام سلطه

هویت حقیقی جامعه، هویت اخلاقی آن است؛ یعنی در واقع سازهی اصلی برای یک اجتماع، شاکلهی اخلاقی آن جامعه است و همه چیز بر محور آن شکل می گیرد.؟ (دیدار رئیس و مدیران سازمان صداوسیما 11/09/)۱۳۸۳

 32.   معنویت را نباید فراموش کنید. هرچه هست، زیر سایه ی همین معنویت است؛ بدون این معنویت، نمی شود یک قدم به صورت موفق برداشت. در این دنیایی که شما تكالبت دشمنان و استعمارگران و سلطه گران و تصادم ها را در سطح عالم می بینید، ملتی می خواهد در میان این امواج طوفانی، تحت تأثیر قرار نگیرد؛ ساییده نشود و بسایاند و شکست بدهد و این امواج را بخواباند؛ این ملت باید پولادین و مرصوص باشد. این پولادین شدن و مرصوص شدن، جز در سایه ی معنویت امکان پذیر نیست.؟(... رک. تمدن نوین اسلامی، بخش دوم، بنیاد فرهنگ و اندیشه اسلامی)

 انقلاب اسلامی؛ رنسانس معنوی جهانی

33.  کار عظیمی که  امام (ره) انجام داد، این بود که در چنین دنیایی که اقیانوسی از لجن را در خود جای داده بود و افراد خجالت می کشیاند، نام دین و ارزش های الهی را بر زبان آورند، او توانست ارزش های الهی را معلي و بزرگ کند و پرچمش را در جهان به اهتزاز در آورد. کاری که او انجام داد، جز با کار انبیاء قابل مقایسه نیست، حتی با هیچ یک از حرکاتی که مصلحان بزرگ کرده اند، قابل مقایسه نیست.

34.  قرن حاضر، قرن ظهور مصلحان بزرگ است. از نیمه های قرن گذشته تاکنون، چقدر مصلحان بزرگ و انقلابیون و سیاستمداران پیدا شدند و حرکات عظیمی در دنیا و یا در بخشی از آن به راه انداختند؛ در عین حال حرکت هیچ کدام از آنها قابل مقایسه با این تحرک عقلیم و رنسانس معنوی جهانی که به وجود آمد، نیست.

 انقلاب اسلامی؛ زمینه ساز رشد گرایش به معنویت در غرب

35.  دنیای غرب... که اسیر چرخ پر تسلط قدرت مادی است، امروز به ستوه آمده است. امروز شما می بینید در همان کشورهایی که مهد گرایش مادی گری بود، گرایش های معنوی به شکل های مختلفی بروز کرده؛ یعنی طلب معنویت، عشق به معنویت، شوق و گرایش به معنویت در آنجا در بین جوان هایشان به وجود آمده است.( مراسم بیعت فقها و حقوق دانان شورای نگهبان ۱۳۴۸/ ۰۳ / ۲۱ )

36.  مردم، از چنگ مزدوران بیگانه - یعنی از چنگ خاندان پهلوی و نظامی ها و مزدورانشان - خارج شد، در واقع یک ظاهر بی باطن و یک قالب و هیکل پوچ بود. ثروت هایش را نابود کرده بودند. زراعت آن را از بین برده بودند. صنعتش را صد درصد وابسته به وجود آورده بودند. کار سازنده را به میزان نزدیک به صفر رسانده بودند. معنویات و اخلاق را هم به کلی ضایع کرده بودند.

مقابله ی کلان انقلاب معنوی نظام اسلامی با مادی گرایی

انقلاب اسلامی؛ برافراشت علم معنویت

37.  از لحاظ اعتقادی و معنوی، قرن هاست که دنیا را به عمد به سمت نگاه مادی و فهم مادی زندگی و عالم پیش می بردند، الآن هم دارند پیش می برند. این انقلاب در مقابل این موج عظیمی که با همه ی قدرت مادی آن را دائم تشدید می کردند، آمد ایستاد و ضربه زد. انقلاب با مطرح کردن علم معنویت، با آن حرکتی که ترک تازانه به پیش می بردند، به آن حرکت لطمه وارد آورد و او را کند کرد.؟

38.  آنچه که امروز اتفاق افتاده است، این نیست که یک دولتی در کشوری با مواضع خاصی بر سر کار آمده، مثل اینکه هر دولتی یا هر کشوری یک مواضع خاص سیاسی دارد، مسئله ی ما و مسئله ی جمهوری اسلامی این نیست، مسئله ی یک پدیده ی عظیم و به تدریج توسعه یابنده است. (دیدار مردم مشهد و زائران حضرت علی بن موسی الرضا ع در صحن حضرت امام خمینی 09/04/1375)

 39.  آینده ی این حرکت، به این ترتیب خواهد بود که هرجا معنویتی عمیق و خالص تر و سالم تر و منطبق تر با فطرت بشر باشد، جاذبه ی بیشتری برای ملت ها خواهد داشت. آن روزی که دین و معنویت، ضد ارزش به حساب می آمد و مورد استهزاء قرار داده می شد، گذشت. امروز، بی دینی و بی ایمانی و تهی بودن از اعتقاد معنوی، یک ضد ارزش است. در بسیاری از نقاط عالم این کار انجام گرفته و در بسیاری دیگر هم انجام خواهد گرفت. این، یکی از ویژگی های عصر جدیدی است که این مرد بزرگ، پرچم آن را در دنیا برافراشت و درحالی که کسی باور نمی کرد، داعیه ی آن را سرداد و دل ها را به آن متوجه کرد.

بیداری اسلامی؛ نمونه ای از به ستوه آمدگی بشر از تمدن مادی

40.  امروز دنیا در زیر بار سنگین تحميلات ناشی از تمدن مادی به ستوه آمده است و دنبال راه نجاتی می گردد. آنچه که شما امروز از بیداری اسلامی در برخی از کشورهای اسلامی مثل مصر و تونس ملاحظه می کنید نشانه و نمونه ای از به ستوه آمدگی بشریت است. وقتی شیاطین بر مردم غالب می شوند - که شیاطین انس از شیاطین جن خطرناک ترند -

(.. مراسم اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی را ۱۳۶۹/ ۰۳ / ۱۴)

41.  همراه با این اوج تفکر و سیاست و رفتار مادی در زندگی انسانها، ثروت و علم و اختراع و پیشرفتهای نوبه نوی آن مراکزی که این سیاست ها را دنبال می کردند هم روزبه روز بیشتر شده است. یعنی از لحاظ علمی، آمریکای امروز با آمریکای پنجاه سال پیش قابل مقایسه نیست. اروپا هم همین گونه است. اینها همان کسانی هستند که با پول و علم و اختراع و با استفاده از توانایی های گوناگونشان، این جریان مادیت را تقویت کردند. (دیدار نمایندگان هفتمین دورهی مجلس شورای اسلامی27/3/ ۱۳۸۳)

 افول تدریجی معنویت و نتایج تلخ آن در قرون اخیر

42.  قرن هاست که معنویت در دنیا روبه افول و ضعف بوده است. پول پرست ها و سرمایه دارها تلاش کرده اند که معنویت را از بین ببرند. صدسال پیش، دویست سال پیش، سیصد سال پیش کار را شروع کردند. امروز نتایج تلخ آن دارد خودش را نشان می دهد. مانند همهی حوادث تاریخی که بلافاصله اثر آن معلوم نمی شود، با گذشت زمان - مثل بیماری های دیرتروز و دیرعلاج یا بی علاج - خودش را در دنیا نشان می دهد. تمدن غربی بر پایه ی ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد. این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند - این خوب بود اما با معنویت به جنگ برخاستند. این بد و انحراف بود.؟(.. دیدار روحانیون و ائمه ی جمعه و جماعات استان مازندران ۱۳۶۹/ ۲ / ۲۲ )

43.  امروز هم همین را تبلیغ می کنند. امروز هم دستگاه های تبلیغاتی دشمن و جبهه ی دشمن نظام اسلامی با انواع و اقسام وسایل تبلیغاتی سعی می کند اسلام سیاسی و اسلام عدالت خواه و اسلام اجتماعی را به عنوان چهرهای خشن در دنیا معرفی کند و مردم را به اسلام منزوی، اسلام تسليم طلبانه و اسلامی که در مقابل متجاوز و ظالم و زورگو هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد، سوق دهد... هم آن روز، هم در طول سال های مبارزه برای تشکیل نظام اسلامی، و هم تا امروز، این یکی از نقاطی است که جبههی دشمن اسلام روی آن تأکید می کند: سیاست را از معنویت جدا کردن؛ یعنی اگر کسی می خواهد مسلمان باشد، باید سر خود بگیرد و گوشه ای بنشیند و به اینکه دشمن چه می کند، متجاوز چه می کند، اشغالگر چه می کند، کاری نداشته باشد. امروز هم این را تبلیغ می کنند.

  القای تقابل بین معنویت و عقلانیت

 44.  یک توهم خطرناکی در ذهن ها وجود داشت، تزریق شده بود - شاید در بعضی از ذهن ها هنوز هم این توهم وجود داشته باشد و آن عبارت بود از توهم تقابل و تضاد میان عقلانی زیستن و توسعه یافتگی از یک طرف، و معنوی زیستن و اخلاقی زیستن از طرفی دیگر. باور شده بود برای بعضی که اگر جامعه بخواهد عقلانی و عمل گرا و رونده و شتاب گیرندهی در راه پیشرفت، زندگی بکند، ناچار است از اخلاقیات و معنویات و دین و خدا فاصله بگیرد! اگر به همبستگی اخلاقی فکر کردیم، به معنویات دل بسته بودیم، ملاحظه ی ضوابط و حدود دینی و اخلاقی را کردیم، ناچاریم از پیشرفته بودن کشور صرف نظر کنیم، از زندگی عقلانی چشم بپوشیم! (دیدار چهاردهمین سالگرد رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی ها ۱۳۸۲/ ۰۳ / ۱۴)

فصل سوم تحول معنوی؛ تأمین آسایش دنیوی فردی و اجتماعی

 دوری از معنویت؛ مایه خسارت و تلخ کامی بشر امروز

45.  خیلی از مشکلات ما ناشی از دور شدن از فضایل اخلاقی است. هرچه از فضایل اخلاقی فاصله بگیریم، مشکلات و گره های زندگی پیچیده تر و بیشتر خواهد شد. باید خود را به اخلاق اسلامی و ملکات فاضله ی اسلامی نزدیک کنیم. امروز نسل جوان در دنیا غرق در بدبختی و نابسامانی است. رنج ها، فشارهای روحی و عصبی و ابهام آینده، امروز نسل های جوان را در سرتاسر دنیا براثر دوری از معنویت، زیر فشار قرار می دهد.؟ ( سالروز عید سعید غدیر خم ۱۳۷۹/12/04)

46.  علت اینکه می بینید در بسیاری از کشورها، نسل های جوان به ستوه می آیند، خودکشی زیاد می شود، خانواده ها متلاشی می شوند و جوانان به آوارگی می افتند، همین کمبود معنویت است. کمبود معنویت است.(دیدار اعضای شورای شهر و شهردار تهران ۱۳۸۲/09/17)

 47.  امروز بحران اخلاقی گریبان گیر لیبرال دموکراسی غرب است. امروز بحران جنسی، بحران اقتصادی، بحران اخلاقی، بحران خانوادگی، گرفتاری های همان کشورهایی است، که از لحاظ علمی، چشم تاریخ را خیره کردند از پیشرفت های خودشان. تمدن مادی غرب در علم و تکنولوژی پیشرفت کرد. در روش های پیچیده ی مادی، توفیقات بزرگی به دست آورد؛ اما در کفه ی معنوی روزبه روز بیشتر خسارت کرد. نتیجه این شد که علم و پیشرفت تمدن مادی غرب، به ضرر بشریت تمام شد. (.. اجتماع بزرگ مردم یزد ۱۲/ ۱۰/ ۱۳۸۶)

48.  تمدن مادی و دور از معنویت هرچه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر می شود. هم خود آنها و هم همه ی بشریت را با میوه های زهرآگین خود تلخ کام می کند. همچنان که تا امروز کرده است. (دیدار با مردم شاهرود 20.08/1385)

  معنویت؛ غذای روحی بشر

49.  برای بشر، معنویت یک غذا و تغذیه ی روحی است. مگر می شود بدون معنویت انسان بتواند مدت طولانی ای راحت زندگی کند؟دنیایی که در آن زر و زیور و نعمت باشد، اما انسان از انسانیت و اخلاق و دین داری بهره ای نبرده باشد، این دنیا به اهل دنیا هم لذتی نخواهد داد؛ آسایشی به بشر نخواهد بخشید. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد. دنیایی که در آن، اخلاق و معنویت و دین نباشد، همین می شود که امروز شما می بینید که در سایه ی ننگین و سنگین قدرت ابرقدرت ها و تجاوزگران عالم، چه بر سر ملت ها آوردند ...(در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی تا ۱۳۸۳)

 

50.  ما توانستیم حصاری را بشکنیم و مانع را از سر راه حرکت به سمت دولت اسلامی و جامعه اسلامی و دنیای اسلامی برداریم. آنچه را که می توانیم بین خودمان و خدا بگوییم، این است که ما تلاش کردیم و مردم ما صادقانه حرکت کردند و امام ما خوب رهبری کرد و خوب پیش برد، اما آنچه را که در اثنای این جاهلیت مظلم طی کردیم، نسبت به آنچه که بعدا باید طی کنیم، مطمئنا خیلی کم است. اولین و مهم ترین چیزی که پیش روی ما قرار دارد، تحول معنوی و روحی انسان ها است. آنچه هیجان عظیم انقلاب وجنگ انجام داد، البته معجزه آسا بود، اما تا این پدیده عمق پیدا وقتی که اعماق ضمایر را متحول نماید، کار زیادی لازم است. (گفت و شنود با میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم دهه فجر )

  تحول معنوی کارگزاران زمینه ساز تشکیل دولت اسلامی

51.  در نظام جمهوری اسلامی غیر از دانایی و کفایت سیاسی، کفایت اخلاقی و اعتقادی هم لازم است. افرادی نگویند که اخلاق و عقیده مسئله ی شخصی انسان هاست. بله، اخلاق و عقيده مسئله ی شخصی انسان هاست؛ اما نه برای مسئول. من اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم، نهم بلی از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را بر کنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عنيده ربطی به کسی ندارد برای یک مسئول عقیده و اخلاق مسئله ی شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است.

آن کسی که به مجلس می رود با به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد بیگانه پرست و در خدمت منافع طبنات برخوردار جامعه بود، دیگر نمی تواند نقشی را که ملت و طبقات محروم می خواهند، اینا کند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود، در مقابل تشر تبلیغات و سیاست های خارجی جا زد دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تکلیف ملک و ملت را معین کند.( در مراسم بیعت فرمان و اعضای کمینه های ناب اسلامی ۱/۰۳/ ۱۳۶۸)

  حقیقت تحول معنوی

52.  این معنویت و اخلاقی را... که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی جزو اصول خود قرار داده است، نباید با دین داری های متحجر، بی منطق و ایستا در بسیاری از جوامع اشتباه کرد. آن دین داری ها، به ظاهر و در زبان دین دار، اما با ایستایی و تحجر و عدم فهم مسیر سعادت برای جامعه و انسان همراه است این پسوند اسلامی بعد از عدالت و آزادی و معنویت، بسیار پرمعناست و باید به آن توجه کرد. وظیفه ی هر فردی به عنوان یک فرد این است که در این راه حرکت کند؛ «عليكم انفسكم لا يضركم من ظل انا اهتديتما» باید این حرکت را انجام بدهد؛ حرکت از ظلمت به نور، از ظلمت خودخواهی به نور توحيد. جاده ی این راه چیست؟ بالاخره مسیری را می خواهیم حرکت کنیم و به جاده ای نیاز داریم؛ این جاده، همان واجبات و ترک محرمات است. ایمان قلبی موتور حرکت در این راه است؛ ملكات اخلاقی و فضائل اخلاقی، آذوقه و توشه ی این راه است، که راه و حرکت را برای انسان آسان و تسهیل می کند؛ سرعت می بخشد. تقوا هم عبارت است از خویشتن پایی مواظب خود باشد که از این راه تخطی و تجاوز نکند. (اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینی فرما ۰۳/ ۱۴ / ۱۳۸۱)

مبارزه با انانیت از طریق دوری از خود فراموشی انسان؛ مظهر برترین حقایق یا محل بروز پستیها

53.  در درون ما، هم عناصر فرشتگی وجود دارد، هم عناصر سبعيت؛ «لقد لفت الإنسان في أحسن تقويم. ثم دناه أسفل سافلين». یعنی استعداد ترقی و تعالی و استعداد تنزل و سقوط، تقریبا شاید بشود گفت بی نهایت در ما افراد انسان وجود دارد.؟ انسان که از سویی گاه مظهر برترین و زیباترین حقایق هستی است، از سویی دیگر، گاه محل بروز زشتیها و پستی های بی همانند نیز می گردد. اگر در جایی و زمانی او را مظهر آگاهی و محبت و فداکاری یا خردمندی و آفرینندگی و پیشرفت در عرصه های تعالی، یا آیت شوق و شور و امید می بینیم، در جایی و زمانی دیگر او را دچار غفلت و کینه و خودخواهی، با جهل و عادت و رکود، یا سستی و نومیدی و بدبینی مشاهده می کنیم. این عنصر با استعداد، می تواند برترین موجود گیتی تا پست ترین پدیده ی هستی گردد.

  امام که تجسم مکتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را باهم داشت و همین را دنبال می کرد؛ حتی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود. همه ی رفتارها و همه ی مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور می زد. حرف نوی مکتب سیاسی امام بزرگوار ما برای دنیا این است که در همه ی ارکان برنامه ریزی های یک قدرت سیاسی، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقی مورد مراعات قرار گیرد. شاخص اول از شاخص های اساسی مکتب سیاسی امام این است. ) چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینى ره، ۱۳۸۶ / ۰۳ / ۱۴)

  معنویت؛ روح حاکم بر تمام عرصه های زندگی

54.  باید برای همه روشن شود که معنویت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادی، نه با عرصه های دیگر، هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه معنویت روح همه ی اینهاست. می توان با معنویت قله های علم را صاحب شد و فتح کرد؛ یعنی معنویت هم وجود داشته باشد، علم هم وجود داشته باشد. دنیا در آن صورت، دنیای انسانی خواهد شد؛ دنیایی خواهد شد که شایسته ی زندگی انسان است. دنیای امروز، دنیای جنگلی است. دنیایی که در آن علم همراه باشد با معنویت، تمدن همراه باشد با معنویت، ثروت همراه باشد با معنویت، این دنیا خوب است.( مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی ره ۱۳۸۳/ ۰۳ / ۱۴)

 تحول معنوی؛ زمینه ی تحقق عدالت

55.  بالاتر از همه ی نیازهای بشر، نیاز بشر به عدالت است. طواغیت عالم، دشمنان بشریت، ضربه ای که به انسانها زده اند، ضربه ی بی عدالتی است. امروز گرسنگی و تبعیض و فقر کشنده در بسیاری از مناطق عالم و شیوع مفاسد اخلاقی در نقاط فقیرنشین دنیا و در میان ملتهای عقب افتاده منشأش بی عدالتی است، والا اگر وضعیت در دنیا طوری بود که همه ی مردم دنیا از سطح نازلی از زندگی بهره می بردند، این قدر برای بشریت تلخ نبود بعضی جاهای دنیا رونق اقتصادی و رفاه مادی تا حدودی دارند؛ اما معنویت ندارند. وقتی معنویت در جامعه وجود ندارد، رفاه اقتصادی هم تبعیض را برطرف نمی کند، عدالت اجتماعی موجود را ریشه کن نمی کند و فساد را از بین نمی برد وفایده ای نمی بخشد؛ تبعیض را برطرف نمی کند. (دیدار معلمان و اساتید دانشگاه های خراسان شمالی ۱۳۹۱ / ۰۷ / ۲۰)

تحول معنوی امام و امت؛ رمز پیروزی انقلاب اسلامی

56.  ملت ما در این مجرای عظیم معنویت حرکت کرد، با معنویت توانست یک انقلاب با این عظمت را به پیروزی برساند. اگر تحول در دلها و جانها پدید نمی آمد، انقلاب پیروز هم نمی شد. نفس پیروزی انقلاب، به معنی آن است که در مجموع، دگرگونی و تحولی در دل ها انجام گرفت. بدون این دگرگونی، انقلاب پیروز نمی شد.( دیدار جمعی از مردم و مسئولین ۱۳۶۸)

57.  من اعتقاد راسخ دارم، یکی از مهم ترین عواملی که موجب شد این انقلاب پیروز شود و بایستد و مقاومت کند و سختی ها را پشت سر بگذارد و دشمن را ناکام سازد، این بود که محور این انقلاب، یعنی آن مرد الهي، ان انسان مؤمن و تقی زکی واقعی، با خدا در ارتباط روزافزون بود.؟

 58.  بخش مهمی از پیروزی های ما، ناشی از روحیات شخص امام ها است اگر امام آن عوامل اصلی معنویت، ارتباط با خدا، کار برای رضای او، تقوا و انجام تکلیف را نمی داشت، نه انقلاب به پیروزی می رسید، نه شما مردم. (.. اجتماع طلاب و فضلای حوزه ی علمیهی قم ۱۲/01 / ۱۳۷۰ )

 تحول معنوی، موتور پیش برنده ی انقلاب به سوی اهداف

59.  درون خود، باید آن نور معنویت... را برافروزی کنیم، تا ملت بتواند ... از بلیاتی که انسانها به خاطر آلودگی های نفسی و روحی دچار آن هستند - این منیت ها و خودخواهیها و خودپرستی ها امان و برکنار بماند.

  معنویت؛ مایه شکوفایی استعدادها و رفع موانع کمال

60.  اگر بدبختی های انسانیت را ریشه یابی کنید، به آلودگی نفسانی انسانها برمی گردد. آنجایی که ضعف و بدبختی هست، یا به خاطر اختلافات است، یا به خاطر حرص و آز و دنیاطلبی است، یا به خاطر بددلی انسان ها با یکدیگر است، یا به خاطر ترس و اظهار ضعف و ترس از مرگ است، و با به خاطر میل و رغبت به شهوات و خوش گذرانی است. این ها مایه ی اصلی بدبختی های جوامع بشری است. چگونه می شود این ها را برطرف کرد؟ با تهذیب و تزکیه ی اخلاقی. (به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دی ماه ۱۹/ ۱۰/ 1370)

61.  در درون ما، هم عناصر فرشتگی وجود دارد، هم عناصر سبعیت؛ القه خلقنا الإنسان في أحسن تقويم. ثم دناه أقل ساولين». یعنی استعداد علو و ترقی و تعالی و استعداد تنزل و سقوط، تقریبا شاید بشود گفت بینهایت در ما افراد انسان وجود دارد. (ديدار فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم، 19/10/70)

62.  فلسفه ی آفرینش انسان این است که آن استعدادهای برجسته ی مثبت مفيد و ممتاز از لحاظ ارزش های الهی، با اختیار خود انسان ، غلبه پیدا کند بر آن خصلت های حیوانیت و سبعیت برتری یابد. (دیدار فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دی02/10/1370)

 63.  ما می خواهیم هم عقلانی و منطقی و علمی و پیشرفته زندگی کنیم، هم درعين حال متمسک به ارزش های اخلاقی خودمان و پایبند به ایمان دینی خودمان عامل به فرائض و لوازم زندگی مذهبی خودمان باقی بمانیم، بلکه در این جهت هم پیش تر برویم. اسلام که دین معنویت است، دین علم هم هست

64.  اسلام نابی که امام مطرح کرد، یعنی ضد اسلام متحجر و خرافی و همچنین ضد اسلام رنگ باخته در مقابل مکاتب بیگانه ، اسلام برای رفاه مردم در کنار معنویت مردم به میدان آمده است. امام این را از آغاز شروع مبارزات تا تشکیل نظام اسلامی و تا آخر عمر، مکز بیان کرد. امام عظیم الشان ما در دنیای اسلام این را نشان داد که فقه اسلام - یعنی مقررات اداره ی زندگی مردم - در کنار فلسفه ی اسلام - بعنی فکر روشن بینانه و عمیق و استدلالی - و عرفان اسلام - یعنی توجه إلى الله و دامن برچیدن از هواهای نفسانی - چه معجزه ی بزرگی . امام عملا نشان داد که اسلام سیاسی، همان اسلام معنوی است. (بازدید از توانمندی های صنعت خودروسازی۱۳۸۹ / ۰۱ / ۱)

65.  امروز همه ی دنیا تشنه ی معنویت اند و این معنویت در اسلام هست و در اسلامی که در مکتب اهل بیت معرفی می شود، به نحو جامع و کاملی وجود دارد؛ معنویت بدون انزوا، بدون جدائی از زندگی، معنویت همراه با سیاست و عرفان، همراه با فعالیت اجتماعی، تضرع و گریه ی پیش خدای متعال و همراه با جهاد. (دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت(ع)، 28/8/1386)

66.  تجربه کاری ما این است که اگر ملتی که در راه صلاح و فلاح و انقلاب و تحول حقیقی حرکت می کند، از معنا صرف نظر کرد و دور معنویت خط کشید - اگر بهره خود را از معنویت نبرد - در جهت سیاسی و مادی هم استفاده نخواهد کرد.

67.  غربی ها علم را دارند، اما در کنار علم و آمیخته ی با این علم چیزهایی را هم دارند که از آنها می گریزیم. ما نمی خواهیم غربی بشویم؛ (دیدار کارگزاران نظام... مناسبت روز مبعث پیامبر اعظم ص )

 68.  ضعیف و کمرنگ نمودن آرمانها و معنویات و اهداف انقلاب  غلط است.

 69.  که جامعه ی آرمان گرا به حل مشکلات مادی و رفاهی نخواهد رسیدید معنای این است که بگوییم ادیان و مقدسات و معنویات و آرمانها، به زندگی دنیا و زندگی مردم نیستند! این، خلاف صریح اسلام و همه ی ادیان است جامعه ی مؤمن و انقلابی، تعارض دنیای زودگذر و سهل الوصول با آرمان های ماندگار و صعب الوصول را به نفع این دومین حل خواهد کرد.؟

70.  سیاست مدرن... یعنی تفکیک دین از سیاست و تفکیک دولت از معنویت. تمدن غربی بر پایه ی ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد. این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند - این خوب بود اما با معنویت به جنگ برخاستند؛ این بد و انحراف بود. لذا این تمدن مادی و دور از معنویت هرچه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر می شود؛ هم خود آنها و هم همه ی بشریت را با میوه های زهرآگین خود تلخ کام می کند؛ همچنان که تا امروز کرده است.

  القای تعارض و جدایی بین سیاست اسلام با معنویت اسلامی

71.  در طول دوران استعمار، دشمنان اسلام و دشمنان بیداری ملت های اسلامی تبلیغ می کردند که اسلام معنوی و اسلام اخلاقی از اسلام سیاسی جداست (دیدار مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی نیما ۱۳۸۳

/ ۰۳ / ۱۴)

72.   ایجاد نظام اسلامی، به پایه های اعتقادی و انسانی احتیاج دارد... بابها و ستون های انسانی لازم است تا این بنا بر دوش آنها قرار گیرد، پیغمبر بسیاری از این ستونها را هم در مکه به وجود آورده و آماده کرده بود. یک عده، صحابه ی بزرگوار پیغمبر بودند - با اختلاف مرتبه ای که داشتند - اینها معلول و محصول تلاش و مجاهدت دوران سخت سیزده ساله ی مکه بودند. یک عده هم کسانی بودند که قبل از هجرت پیغمبر، در یثرب با پیام پیغمبر به وجود آمده بودند؛ از قبیل سعد بن معاذها و ابی ایوب ها و دیگران. بعد هم که پیغمبر آمد، از لحظه ی ورود انسان سازی را شروع کرد و روزیه روز مدیران لایق، انسانهای بزرگ، شجاع، باگذشت، باایمان، قوی و با معرفت به عنوان ستون های مستحکم این بنای شامخ و رفيع، وارد مدینه شدند.

73.  این قرن، باید قرن بازگشت ملت ها به هویت خود، به انسانیت خود و شکستن طلسم سلطه گری و سلطه پذیری باشد؛ همچنانی که این قرن، قرن رو کردن به معنویت است. (طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن ص ۳۸۶ ۲)

 74.  علم امروز دنیایی که عالم محسوب می شود، علمى برای بشر است. علم را در خدمت جنگ، در خدمت خشونت،  فحشا و سکس، در خدمت مواد مخدر، در خدمت تجاوز خدمت استعمار، در خدمت خونریزی و جنگ قرار داده اند.  ما نمی خواهیم؛ ما این جور عالم شدن را نمی خواهیم. ما می خواهیم علم خدمت انسانیت باشد، در خدمت عدالت باشد، در خدمت صلح باشد. ما این جور علمی می خواهیم. اسلام به ما این علم را توصیه می کند.

 75.  ما باید این سلاح را به دست آوریم. باید بتوانیم مسلح به علم شویم تا تهدید رقیب - یا رقیب یا دشمن، حالا همه شان یک جور نیستند - نتواند آن طوری که تاکنون کارآمد بوده است، کارآمد باشد. ما باید این را داشته باشیم. این یک هدف راهبردی بسیار بلند ملت و بسیار مهم و حیاتی است. علم را باید به دست آورد. البته این را میدانیم که علم به تنهایی کافی نیست. علم باید با اخلاق و ایمان همراه شود تا ما به همان چاله ای نیفتیم که غرب در آن افتاد؛ یعنی علم برای آن وسیله ی ظلم شد، وسیله ی انحراف اخلاقی شد و وسیله ی گسترش فرهنگ های گمراه کننده و هلاک کننده شد. ما باید دچار آن نشویم. آن به جای خود محفوظ، اما حالا نقطه ی اساسی این است که علم برای ما یک امر حیاتی است."

76.  امروز گرفتاری های دنیای بشر، گرفتاری های ناشی از طغیانهای سیاسی در عالم و طواغیت، به ریشه های اخلاقی برمی گردد.

 77.  راه قرب الهی از وسط همین مادیات عبور می کند؛ اما در مادیات متوقف نمی شود. گناه بزرگ بشریتی که خود را در مادیت غرق کرده است، این نیست که به دنیا پرداخته است؛ گناه او این است که فراتر از خواستهای مادی، آرمانی را، ستاره ی درخشانی را، هدف و سرمنزل بلندی را تصور نکرده است. مادیات انسان از معنویات تغذیه می شود. امکان ندارد بتوانید نقش معنویات را از زندگی بشر حذف کنید؛ چون عوامل معنوی، در زندگی بسیار اثرگذارند. (دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز ۱۳۸۷/ ۰۲ / ۱۴ )

 78.  ارزش معنویت با هیچ یک از ارزش های مادی قابل مقایسه نیست. کسی که وارد این مقوله شود برایش استدلال لازم ندارد؛ آن کس که وارد این مثال نمی شود با هیچ استدلالی نمی شود او را با حقیقت آشنا کرد. ارزش  یعنی یاد خدا، توجه به خدا، عشق ورزیدن به خدا، کار برای خدا و فداکاری برای خدا، چنان گیرا و شیرین و جذاب و دلرباست که با هیچ یک از زیبایی های مادی و جسمانی قابل مقایسه نیست.؟

 79.  عزیزان من! خودتان را در این دوران جوانی که آمادگی هست، از لحاظ معنوی بسازید. این عشق و شوری را که در باطن و نهاد شماست، درست به سمت آن مرکز و قطبی که شایسته ی این عشق و دلدادگی است یعنی ذات مقدس حق و وجود باری تعالی که زیبایی مطلق و حقیقت مطلق است هدایت کنید. خود را به آن مرکز متصل نمایید و تا آنجا که می توانید رابطه تان را با خدا قوی کنید. در همه ی میدان های زندگی، این برای شما یک مسئله ی اساسی است.

يقظه

80.  غفلت، دشمنی بسیار عجیب و خطر بزرگی است. شاید واقعا برای انسان، هیچ خطری بالاتر و هیچ دشمنی بزرگتر از غفلت نباشد. بعضی ها، این طورند. انسان غافل هرگز به فکر استغفار نمی افتد. اصلا به یادش نمی آید که گناه می کند. غرق در گناه است؛ مست و خواب است و واقعا مثل آدمی است که در خواب حرکتی انجام می دهد. لذا اهل سلوک اخلاقی، در بیان منازل سالكان در مسلک اخلاق و تهذیب نفس، این منزل را که انسان می خواهد از غفلت خارج شود، منزل يقظه، یعنی بیداری می گویند.

81.  توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع إلى الله، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی می گوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه ی خطا را، راه خطا را شناسایی کنیم؛ این خیلی مهم است. (خطبه های نماز جمعهی تهران، ۱۰/ ۲۸ / ۱۳۷۵)

82.  اگر ما معتقد به غیب نباشیم، یا درک درستی از آن نداشته باشیم، نتیجه این می شود که محاسبات مادی می کنیم، به معادلات و مبادلات مخلوق انسان، صد درصد دل می بندیم و اتکا می کنیم؛ همین هایی که می بینید صدی هشتاد یا صدی پنجاهش، غلط در می آید. ... یک سلسله محاسبات و علل و عوامل و فعل وانفعالات هست که حواس انسان و در اغلب موارده عقل مادی انسان را به آنها راه نیست؛

 

83.  اگر در قله های جوامع بشری - که نخبگان سیاسی و علمى قرار دارند - اخلاق و معنویت و تزکیه وجود داشته باشد، این سرچشمه ی فیاض به دامنه ها خواهد رسید و مردم هم از اخلاق نیک برخوردار خواهند شد. مسئولان کشور اسلامی در درجه ی اول مخاطب این سخن اند.

84.  اگر انقلاب عظیم ما و نظام جمهوری اسلامی، با همه ی امکانات مادی و معنوی اش نتواند دل ها و خلقیات مردم و حقیقت وجود آنها را، از آنچه که معلول تربیت های غلط دیرین است، به مردم مسلمان مبدل کند، قطعا موفق نشده و انقلاب واقع نگردیده است. انقلاب، انقلاب مردم است. انقلاب مناسبات اجتماعی و اقتصادی، فرع بر انقلاب مردم است. تا مردم منقلب نشوند، آن انقلاب اقتصادی و تغییر و تبدیل مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هم اصلا تحقق پیدا نمی کند. مردم در اول کار بحمدالله یک انقلاب روحی پیدا کردند که حرکت بسیار مهمی بود و نتیجه اش همینی شد که می بینیم.

85.  اگر آنچه که واقع شد، ادامه پیدا نکند و تعمیق نشود و تعمیم نیابد و نسلی که موجود است و نسل های بعدی را فرانگیرد و خدای نکرده اسم اسلام و جمهوری اسلامی و حاکمیت منادیان اسلام باشد، اما واقع قضيه در متن زندگی مردم چیز دیگری باشد، این انقلاب قطعا موفق نبوده و نیست.چنین چیزی پیش بیاید، به خدا پناه می بریم.

  86.  بالاتری وسوسه های شیطان، وسوسه ی حفظ نفس است

87.  شیطان همیشه در دنیا هست.« شیطان»، اعم از «ابلیس» است قوای مؤثر شرآفرین و فساد آفرین و انحراف آفرینی که در قالب ها. لباس های مختلف، گاهی انسان، گاهی غیر انسان و گاهی هوای نفسانی و گاهی هم ابليس است. «ابالسه طایفه ی مهمی از شیاطین اند که داستانشان در قرآن هست. اما فقط آنها نیستند. آنها شیاطین جن اند و شیاطین انس هم هستند که گاهی خطرشان از آنها کمتر نیست. پس، شیطان یک معنای عام است.

 88.  آن چیزی که بیش از همه تکان دهنده است، نسیان نفس است: «اولا تكونوا کالذي سوا الله فأنساهم أنفسهم». مثل کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را دچار خودفراموشی کرد... معنای نسیان نفس این است که انسان از هویت و هدف وجود و باطن و دل و روح خود غفلت کند و دچار فراموشی شود؛ یعنی تسلیم جریان مادي فاسدی شود که او را با خود می برد تا به منجلاب و باتلاق برساند و برای انسان هیچ مقاومتی در مقابل حرکت بدی و فساد و شر وجود نداشته باشد.

89.  هرکدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانی داریم که همان «من» ماست، همان منیت ماست، همان خودخواهی ها و هوسرانی های ماست. نفس، یعنی آن بعد انحطاط گرای وجود ما؛ آن تعدی که شهوات را به ما القا و تلقین می کند و ما را به آن می کشاند. ضعف ها و نقص های ما از آنجاست. «مادر بتها، بت نفس شماست.» از همه بتها خطرناک تر، این بتی است که در درون و وجود ماست. این خودخواهی این هوی و هوس، این خواهشهای نفسانی مخالف حکم الهی را که در ما هست، اگر اطاعت کردیم، اسیر نفس خود شده ایم و این، با حضور در حصار توحيد الهی، منافات دارد - وارد شدن در حصن خدا، یعنی با تمام وجود وارد شدن - ... وارد شدن این است که انسان تحت حاکمیت خدا قرار گیرد، خودش را تحت تصرف خدا قرار دهد، به فرمان خدا گوش کند و با دستور خدا حرکت کند؛ نه به فرمان شيطانها و طاغوتها و حکام جائر و کافر یا کافرمنش، یا به دستور نفس، که هرکدام شد، انسان از حصنه لا إله إلا الله» خارج است.

 90.  فلسفه ی آفرینش انسان این است که آن استعدادهای برجسته ی مدت مفید و ممتاز از لحاظ ارزش های الهی، با اختیار خود انسان و با مجاهدت انسانی، غلبه پیدا کند بر آن خصلتهای حیوانیت و سبعیت؛ که اگر این غلبه پیدا شد، آن وقت همان استعدادهای حیوانی هم جهت گیری درستی پیدا خواهد کرد.؟

91.  بشر خصوصیتش این است که، مجموعه ی انگیزه ها و غرایز متضادی است و مكلف است که در خلال این انگیزه های گوناگون، راه کمال را بپیماید. به او آزادی داده شده، به خاطر پیمودن راه کمال. همین آزادی با این ارزش، برای تکامل است؛ کما اینکه خود حیات انسان برای تکامل است."

 92.  در درون وجود ما، بزرگ ترین دشمن ما کمین گرفته و آن، نفس اماره و شهوات و خودخواهی و خودپرستی های ماست. هر لحظه ای که بتوانیم، این مار گزنده و این دشمن کشنده را سر جای خود بنشانیم و لو به طور موقت در آن لحظه، ما موفق و سعادتمند و قادر بر عمل و مقاومت و ایستادگی و جهاد في سبيل الله هستیم. هر وقتی که این دشمن، سر بلند کند و عقل و نیروی معنوی و نفس رحمانی در وجود ما را سرکوب کند و تحت تأثیر خود قرار بدهد، در آن لحظه، ما در حال سکون و رکود و یا عقب گردیم. سكون، یعنی عقب گرد. این دو، یکی است.

93.  باید درست دید، درست سنجید، درست محاسبه کرد. مواظب باشیم تشخیص اشتباه نکنیم؛ قضایای اصلی را با قضایای فرعی جابه جا نکنیم؛ باید درست تشخیص بدهیم، این قدم اول بعد هم احساس مسئولیت کنیم. یک ملت زنده، حیات طیبه دارد . حیات طیبه ای که خدای متعال به مؤمنین وعده داده است یعنی این؛ یعنی همین طور روزبه روز در امتحان های گوناگون حرکت کردن و پیش رفتن. آن کسانی که در خلال این راه از دنیا می روند، به لقاء الهی می رسند، مراتب بالای سعادت را دارند؛ آن کسانی هم که می مانند، همین طور در دنیا هی پیشرفت معنوی و مادی می کنند. پیشرفت مادی هم هست.

 94.  انسان سازی در مرتبه ی اول، تعمیر دل و آباد کردن جان است. تحول اخلاقی، یعنی این که انسان هر رذیلت اخلاقی را - هر اخلاق زشت، هر روحیه بد و ناپسندی که موجب آزار دیگران با عقب ماندگی خود انسان است - کنار بگذارد و خویشتن را به فضایل و زیبایی های اخلاقی، اراسته گرداند.

 95.  اخلاق های رفتاری افراد جامعه ، وجدان کاری، نظم و برنامه ریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانه، رعایت حق دیگران، کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس، شجاعت شخصی و شجاعت ملی، قناعت، امانت، درستکاری، نفی مصرف زدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم اینها خلقیات و فضایل اخلاقی ماست.

96.  معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بعدی است. بعضی ها اما معنویند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمی شود. آدم معنوی ای که با ظلم می سازد با طاغوت می سازد، با نظام ظالمانه و سلطه می سازد، این چطور معنویتی است؟ این گونه معنویت را ما نمی توانیم بفهمیم. بنابراین معنویت و عدالت درهم تنیده است."

 97.  اشکال کار ما انسانها، غفلت از خطای خود، غفلت از لزوم اصلاح و غفلت از اجرایی کردن اصلاح در خود است. اگر این غفلتها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح می شود. در مرحله ی اول - که مرحله ی مقدماتی و جزو بزرگ ترین وظایف ماست - خودمان اصلاح می شویم، که اساس هم این است؛ یعنی همه ی کارها مقدمه ی اصلاح خود است.

  98.   هدف تمام پیامبران، کشاندن مردم به صراط مستقیم است و صراط مستقیم هم یعنی عبودیت؛ مردم را به عبودیت الهی که همان صراط مستقیم است، سوق دهید. البته این عبودیت، در زمینه ی اخلاق، در زمینه ی عمل فردی و در زمینه ی عمل اجتماعی کاربرد دارد، که وقتی بحث عمل اجتماعی پیش آمد، آن وقت بحث های سیاسی، تحلیل های سیاسی تبیین سیاسی هم در حوزه ی کار شما قرار می گیرد. اشتباه کسانی که در گذشته مسائل سیاسی را از تبلیغ کنار می گذاشتند، در این بود که عبودیت را به منطقه ی فردی منحصر می کردند. آنها اینجا را غلط می فهمیدند و غلط عمل می کردند. بله؛ هدف، کشاندن مردم به عبودیت است؛ منتها عبودیت منطقه ی وسیعی در زندگی انسان دارد و آن منطقه به عمل شخصی منحصر نیست. وقتی که عمل جامعه، عمل یک مجموعه ی عظیم انسانی و مردم یک کشور، عمل اقتصادی، عمل سیاسی و موضع گیری های سیاسی مشمول بحث عبودیت شد، آن وقت دعوت شما هم می تواند شامل این مسائل باشد و باید هم باشد؛ چاره ای ندارید.؟

99.  آدم متذکر این طور نیست که هرگز گناه و اشتباه نکند؛ چرا، ممكن است اشتباه و گناه هم بکند؛ آدم باتقوا این طور نیست که دستش به هیچ گناهی آلوده نشود؛ چرا می شود؛ اما فرق است بین گناه آدم باتقوا و آدم بی تقوا. گناه آدم بی تقوا مثل این است که پا بگذارد در یک سراشیب لغزنده؛ تا آخر می لغزد. یک گناه، گناه دیگر را به دنبال خودش می آورد. گناه در دهان او مزه می کند؛ به گناه مجذوب می شود و قبح گناه از نظر او می رود؛ آدم بی تقوا این طوری است. اما آدم باتقوا وقتی گناه می کند، فورا متوجه می شود؛ می فهمد اشتباه کرده و سعی می کند جبران کند.

  100.                      اقایان! اگر کسی علم پیدا کند، مجتهد شود، به مقامات بالا برود، اما حاضر نباشد حق را بپذیرد؛ هوای نفس بر او غالب باشد و خواست ها و تمایلات شخصی، واضحات را از او مخفی کند، چنین کسی به عالم اسلام هیچ مفید نیست، بلکه مضر و گاهی اضر از جهال است.

بعضی از انسانها آنچنان وجودشان پرتپش و پرتحرک است که مثل اینکه همه ی اعضا و جوارح آنها قلب است؛ این ها می توانند به قله برسند. شما وقتی از پنجره ی خانه تان منظره ی کوهستان را مشاهده می کنید - که در تهران مکرر دیده می شود - می بینید کسانی به آن بالاها رفته اند و دارند در ارتفاعات بلند راه می روند؛ آرزو می کنید کاش شما هم بتوانید به آنجا برسید. این، یک مرحله است؛ لیکن کافی نیست. مرحله ی بعد این است که از رختخواب بلند شوید، بیرون بیایید، لباس مناسب بپوشید، کفش مناسب به پا کنید و به طرف کوه راه بیفتید. وقتی انسان به بخش های دامنه ای می رسد، بعضی ها | با پستی بلندی ها و سختی ها و خاك وخل هایی که سر راهشان می بند خسته می شوند، حوصله شان سر می رود و تصور می کنند که رسیدن به قله مثل پریدن یک کبوتر است که پایشان را بگذارند و بپرند و به آنجا بروند فکر این حرکت میان راه را نمی کنند؛ این ها زود مأیوس می شوند. بعضی ها چند تا پیچ و خم هم بالا می روند، لیكن خسته می شوند. بعضی احساس خستگی هم نمی کنند، اما حوصله شان سر می رود؛ عجله می کنند؛ خیال می کنند که نیم ساعت با یک ساعت که انسان راه رفت، باید به آنجا برسد.که انتهای این حرکت است.

 

101.                      کسی که تصور می کند اسلام فقط به جنبه های معنوی، آن ها داشت و تلقی خاص از جنبه های معنوی - عبادت و زهد و ذکر و امثال آنها می پردازد، به دنیای مردم، به لذات مردم، به خواسته های بشری مردم نمی پردازد، او اسلام را درست نشناخته، اسلام این جوری نیست.

 

 102.                      به خدا توکل کنید. از خدای متعال توفیق بخواهید. رابطه تان را با خدای متعال تقویت کنید. مبادا اشتغالات کاری، شما را از معنویات باز بدارد؛ یعنی یکی از خطرها این است که در عمل زدگی غرق بشویم و از آن ارتباط قلبی خودمان غافل بمانیم. آن چیزی که پشتوانه ی نشاط و شور و شوق و تحرک و توفیق ماست، کمک الهی است. کمک الهی را باید به معنای واقعی کلمه از خدا خواست و از خدا طلب کرد. هم باید نعمت الهی را - نعمت این مسئولیت و این توفيق خدمتی که به شما داده - شکر کرد و هم این که ازدیاد و دوام و استمرار آن را از خدای متعال طلب کرد و خواست. لذا این احتیاج دارد به توجه.

103.                      اگر انسان های والا پدید می آیند و اگر معنویات و زیبایی ها خود را ظاهر می کنند و نشان می دهند، همه براثر بازنگری در خود و دیدن نقایص و عیب های خود است. برخلاف انسانی که چشم را بر روی همه ی این ضعف ها ببندد؛ خود را فارغ بداند؛ مغرور به خود و مغرور به خدا شود؛ مغرون به اندک شعله ی نورانیتی شود که در وجود او و بالاخره در وجود هر انسانی هست و خود را نشان داده است و نهایتا به همین قانع شود. بعضی هستند که به کمترین خبری از خیرات در وجود خودشان  قانع اند.

سیده سمانه نطقی مقدم

اوقات شرعی

امروز : پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳
۱۹ جمادى الاول ۱۴۴۶