نوشتار پیشرو، نگارشی است که خانم باران نجاتی در خصوص مسابقه شعار مدیریت حوزه علیمه خواهران استان قم به رشته تحریر درآورده و رتبه اول این مسابقه را به خود اختصاص دادهاند.
طلاب و جنگ تمدنها
باشنیدن کلمهی تمدن، خاطرهی تاریخی و تلخ اندلس، در ذهنمان، رنگ میگیرد. مهذببودن را نیز بیشترمان، همطراز عرفایی چون آیتالله بهجت، آیتالله مجتهدی و غیره میدانیم. گاهی وقتها نیز، این فرمایش رهبری که: اگر ازمن بپرسند از جوانان چه می خواهید، خواهم گفت: «تهذیب، تحصیل، ورزش» درگوش جانمان میپیچد، پس چه عاملی پای عمل را در ما سست میکند؟!!
حتی فراتر از اینها شاید تا اندکی قبل، این سه واژه، ناهمگون، بیربط یا غیر ممکن مینمود. افراد مهذب را به تمدن راهی نبود و کارآمدی برای طلبه، چیزی فراتر از مسجد و محراب و منبر نبود.
اما این، ظلم بزرگ استعمار در فاصلهی حکومت مشروطه تا قبل از انقلاب بود. اکنون اما در آستانهی تشکیل حکومت عدل و رسیدن به نقطهی اوج تمدن اسلامی، این خواسته و باور و انگیزهی قلبی هرطلبهی زن ومردی است که بتواند در این تمدن نوین، سهمی به سزا ایفا کند. به شرط آنکه اولًا، قال الباقر و الصادقها علیهما السلام را درست فهمیده باشد، دوماً؛ برداشتی گسترده و نه محدود از دین، داشته باشد و سوماً قدرت تحلیل شرایط جهانی، بیداری اسلامی، عصر نوشکوفایی تمدن اسلامی و سقوط تمدن غربی و لیبرالی را درک کند.
در این میان، نقش بانوان طلبه، چه از منظر طلبگی، چه از جنبهی زنانگی، که خود مساوی است با فرهنگ ساز بودن برای اجتماع، چه از لحاظ کنشگری در وادی جامعه و فرهنگ، چه از جهت مادرانگی، نقشی پررنگ و پیامبرگونه و غیرقابل انکار است.
زنان طلبه، امروز، بیش از پیش در عرصههای اجتماعی، توانمندیهای خود در زمینهی انتقال فرهنگ راستین اهلبیت علیهم السلام، را برای مخاطبین آنها، بهنمایش گذاشتهاند.
مخاطبین گستردهی آنها، چه بسا در فضای حقیقی، مجازی با ابزارهای نوین مانند رسانه ها و انواع پیامرسانها، از مطالب آنها بهرهمند شوند یا مهمتر و مؤثرتر از آن، در فضاهای دوستانه، خانوادگی و تبلیغی و البته که از همهی اینها مهمتر، تربیت نسل توسط آنهاست. بانوانی که در قامت معلمی، استادی و فراتر ازهمه مادری، ایفای نقش میکنند.
به هرجهت نقش زن، حتی اگر با یکی از این عناوین ونقشها باشد، نقشی کتماننکردنی و سترگ است و همین حقیقت است که دشمن را با تمام قوا به جنگ زن وهویت او آورده است.
جنگی که در آن دشمن با ابزارهایی که مهمترین آنها رسانه است به جنگ شناختی با زن برخاسته و هویت او را نه چنان که به راستی هست، بلکه آنگونه که خود میخواهد، تبدیل به هویتی جنسی و جنسیتی، بازیچه، ناکارآمد و فساد انگیز نموده است.
و در این جنگ شناختی چه کسی موثرتر از طلبه ی مهذب، کارآمد و تمدن ساز خواهد بود؟