به گزارش پایگاه خبری و رسانه حوزه، بمناسبت میلاد با سعادت دخت نبی اکرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مصاحبهای صمیمانه با اساتید برتر مدارس علمیه برگزار شد که بحمدالله دراین مجال افتخار مصاحبت با حاجیه خانم نوروزی زیدعزها، از جمله اساتید برتر مدرسه کریمه اهل بیت علیهاالسلام نسیب مان شد.
سوال1- ابتدا خودتان را در زمینه های خانوادگی و علمی معرفی نمایید.( انگیزه ی ورود به طلبگی، سطوح تحصیلی، سوابق و افتخارات علمی، خانوادگی و ازدواج و فرزندان و ....)
مهین نوروزی متولدپنجشنبه اول مهر 1344برابربا27جمادی الاولی در شهرستان لنگروداز توابع گیلان در یک خانواده مذهبی از مادری مومن و پدری خداترس بدنیا امدم .در همان سالهای کودکی بهمراه مادر با شرکت در مراسم روضه و موعظه با خدا و اهل بیت علیهم السلام اشنا شدم و با زمزمه های سحرگاهی پدر با نماز و عبادت انس گرفتم . از دوران مدرسه بسیار علاقمندشدم تا برای رشته پزشکی درس بخوانم اما اتفاقی گواراتقدیر مرا بسوی چیز دیگری سوق میدادوبا شرکت در کلاس قران استادی با تقوا که بعدها در زندگیم اثر گذاشت مسیرم به حوزه باز شد وشاگرد مدرسه عالم ،فاضل وابو الشهدا ایت الله جنیدی که پدر سه شهید مفقود الاثر ویک جانباز شهید بود شدم (مقام معظم رهبری در عیادتی کهدر بستر بیماری از او داشتند فرمودند ایشان از اولیا الله است)انگیزه ورودم به حوزه تحکیم باورها و تبلیغ دین و ترس از "لفی خسر"شدن بود. در سال دوم ورود به حوزه به جهت پیشرفت وشدت علاقه به دروس حوزه کار تدریس به من محول شد بعد ازچند سال از اتمام دروس سطح دو که همزمان دروس جامعه الزهرا راهم میخواندم برای ادامه تحصیل با همفکری همسرم به قم مهاجرت کردیم در همان سال ورود ،دخترم وارد جامعه الزهرا شد وهم اکنون. سطح 3را در دورشته فلسفه و حج به اتمام رسانده و اخرین ترم سطح 4کلام را می گذراند و فرزند پسرم بعد اتمام دانشگاه به حوزه قم وارد شدو هم اکنون با سطح 3رشته تاریخ اهل بیت در حوزه خواهران مشغول خدمت کذاری اند در این میان بنده سطح 4تفسیر تطبیقی را به اتمام. رسانده و 20واندی سال به تدریس حوزوی مشغولم وهم اکنون طلبه طالب علم دینم ومشتاق بندگی خدای عزوجل وعلا .انشالله تعالی
سوال 2-زنان عصر حاضر چرا وچگونه الگوپذیری ازحضرت زهرا(س) داشته باشند؟
این سوال وشبهه از اینجا نشأت میگیرد که برخی تصور میکنند با تغییر زمان و سبک زندگی، ارزشهای اخلاقی و معنوی نیز تغییر میکنند و جای فضایل با رذایل عوض میشود؛ درحالیکه آنچه تغییر و تحول پیدا میکند، عنصر زمان و مکان و ابزارهایی است که مفاهیم اخلاقی در آن ظهور و بروز پیدا میکند
مفاهیمی مانند حق، تقوا، احسان، راستگویی، صبر، حیا، عفت و پاکدامنی همیشه پسندیده و قابل ستایش بوده و باطل، ظلم، دروغگویی، بیعفتی و امثال آن در همه زمانها ناپسند است و با فطرت انسان ناسازگار میباشد و لذا فضای زندگی، قالبها، امکانات، رنگها، ظواهر مادی، تکنولوژی، زندگی در آسمان خراشها موجب نمیشود جای عفت را با بیعفتی عوض کنیم، دروغ را زیبا و راستگویی را زشت بدانیم.
تفكيك ميان قالب و محتواي سيرهها
الگوپذيري از حضرت زهرا –س- به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم مي تواند صورت پذيرد. الگوپذيري مستقيم آن است كه گفتار و رفتار آن بزرگوار را عيناً برنامه و راه و رسم زندگاني خويش قرار دهيم. در بعضی از موارد از جمله عبادت و دعا، با همان شكل و قالب رفتاري ميتواند اسوه و الگوي ما قرار گيرد. براي نمونه در روایت آمده است كه حضرت زهرا –س- پس از هر نماز واجب ذكر مخصوص داشتند. (مراد ذکر تسبحات حضرت) ذكري كه دستور آن را به عنوان هديهاي عظيم از پدر بزرگوارشان دريافت كرده بود و همواره بر آن مداومت ميورزيد و به شيعيان خويش نيز توصيه ميکرد. از اين رو، ما نيز به آن حضرت اقتدا ميکنیم و همان ذكر را با همان ترتيب بعد از هر نماز واجب به عنوان تعقيبات نماز ميگوئيم. چنين اقتدائي به آن بزرگوار، اسوه پذيري مستقيم خواهد بود.
الگو پذيري غير مستقيم آن است كه روح و حقيقت گفتار يا كردار آن اسوه الهي را درك کنیم و با تحليل و استنباط از سيرة علمي و عملي آن بزرگوار، وظيفة خويش را در همة ابعاد زندگاني فردي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ... دريابيم. بسياري از شكلها و قالب هاي رفتاري اسوهها ويژه شرائط خاص بوده است؛ از اين رو، منظور از اسوه پذيري از آن رفتارها اين نيست كه همان قالب و شكل رفتاري خاص را اقتباس و تقليد كنيم؛ بلكه مطلوب و مقصود اين است كه روح و محتواي آن سيره رفتاري را درك کنیم و آن را در شكلها و كالبدهاي نوين، طبق اقتضاي شرايط زماني و مكاني خويش تحقق دهيم.
براي نمونه در روايات ميبينيم كه حضرت فاطمة زهرا و علي مرتضي –علیهما السّلام- در يك چهار ديواري كوچك و گلين زندگي ميكنند. از يك پوست گوسفند، به عنوان رو اندازشان استفاده ميكنند. حضرت زهرا –س- چادري از ليف خرما ميبافد و از آن استفاده ميكند. قالب و شكل اين گونه رفتارها به هيچ وجه در عصر حاضر قابل تأسي نیست...آنچه ارزشمند و قابل تأسي است «حقيقت»، «محتوا» و «روح» اين رفتارهاست. اسوهپذيران حقيقي آنانياند كه روح اين رفتارها را درك و اقتباس کنند و در كالبد زندگي خويش به اجرا گذارند؛ مانند روح بياعتنايي به دنيا و حقير شمردن مظاهر فريبندة آن، روح پارسايي و رستگي از حبّ دنيا، روح ساده زيستي و پرهيز شديد از تجمّلگرايي.
سوال3- توصیه های مکرری که از طرف اساتید اخلاق خود دریافت کرده اید چه مواردی بوده است؟تهذيب خود وتکریم دیگران ، علم بدون تهذیب نفس وبال است و باعث خسران .وتکریم انسان ها عامل ارامش روان و رشد انسان است سعی کردم در تمام دوران تحصیل و تدریس این را مد نظر داشته باشم.
سوال4- فکر می کنید در میان بانوان حوزوی جایگاه شایسته ی زن مسلمان چقدر محقق شده است .
رسالت حوزههاي علميه خواهران تبیین، ترویج و تبلیغ دين مبتنی بر فهم از قرآن و سنت است ومأموریت دارد تابه تربیت بانوان وارسته و فرهیخته برای رفع نیازهای دینی جوامع، تبلیغ، ترویج، تثبیت و تعمیق فرهنگ و معارف اسلامی بپردازد که البته بنظر میرسد تا حدودی موفق و به هدف نزدیک بوده است اما کافی نیست برنامه حوزه خواهران باید بسوی اجتهاد پروری برود انشالله.
سوال 5- نسبت میان مادری و نقش آفرینی اجتماعی- علمی چیست؟ چگونه توازن برقرار کنیم؟
در قرآن کریم خداوند متعال در سورهی مبارکهی احزاب آیهی ۳۵، ده ویژگی تعالی انسان را معرفی میکند و به عمد ضمیر مذکر و مؤنث را در کنار هم میآورد. زیرا خداوند متعال میخواهد بفرماید زنان در تک تک این مؤلفهها که در دل این آیهی شریفه قرار گرفته، در حقوق انسانی با مرد برابرند و هیچ تفاوتی ندارند. و آن آیه «ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین والمؤمنات، و القانطین و القانطات...» تا انتهای آیه است که در تک تک این صفاتی که خداوند معرفی میکند، زنان و مردان دارای شئون انسانی برابر هستند.
حضرت آقا میفرمایند حقوق انسانی زن و مرد هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد، این آموزهی قرآن کریم است، این آموزههای روایی ماست و در حقوق انسانی کاملاً با هم برابرند. چون شأن انسانی رتبهپذیر نیست. ملاک برتری انسانیت تنها یک چیز است، که قرآن کریم میفرماید «ان اکرمکم عنداللّه اتقاکم»، این تقوا اگر در وجود زن یا مرد باشد، آن انسان را به درجهی کرامت بالا میرساند.
تعبیر رهبر گرانقدر و بسیاری از علما و مراجع از خانه داری اینست: خانهداری یک شغل است. پس چرا در نظام کار به عنوان یک شغل دیده نمیشود؟
طبق فرمایشات اقا که فرمودند :من با اشتغال زنان در عرصهی اجتماع و فعالیتهای اقتصادی زنان نه تنها مخالف نیستم، بلکه موافقم. زنان باید در جامعه شاغل باشند، کار کنند، حضور داشته باشند. جامعه به شغل و خدمات زنان نیازمند است. اما فراموش نکنیم بانوان باید به دو اصل توجه کنند. اول اینکه جلوی نقش و رسالت مادری گرفته نشود و رسالت مادری کمرنگ نشود، و دوم اینکه اختلاط بین محرم و نامحرم در محیط اداری وجود نداشته باشد. در آن صورت عرصهی اشتغال برای زنان نه تنها مانعی نیست بلکه میتواند حرکتی باشد برای اینکه آنها را در فضای جامعه و در روند توسعه و پیشرفت جامعه قرار بدهد.پس انچه که بعنوان یک اصل مهم است اینست که زن جایگاه مادری اش باید حفظ شود جایگاه زن بودنش باید حفظ شود .واینست توازن میان نقش زن و اشتغال .
سوال 6-در خصوص تدریس و روش تدریس خود بفرمایید.( ویژگی های استاد نمونه چه می باشد؟
در خصوص تدریس باید عرض کنم چیزی از خود ندارم مگر انچه از اساتید بزرگوار و سلیم النفس خو د اموخته ام وآن اینکه بعد از ذکر و یاد خدا توجه داشته باشم که همه قول و مقال من در دیوان خدا ثبت است لذا خود را مسئول انچه گفته ام میدانم و سنگینی این حس باعث میشد بیشتر دقت کنم و هر انچه نمیدانم نگویم و هر انچه لازم. است بگویم وانچه که میگویم ابتدا خود عمل کنم .
و دانستم رمز تایید و توفیق در تعلیم و تعلم اخلاص،،تقوا،توسل به اهل بیت علیهم السلام برای انتقال صحیح مطالب ،مطالعه لازم و کافی وتسلط برمطالب تدریس وخصوصا داشتن حوصله و سعه صدر است وسعی کردم قبل از شروع هر درسی به آن توجه داشته باشم.در روش تدریس سعی در به روز کردن مطالب ، مشارکت در درس، داشتن طرح درس استفاده ازشیوه های مناسب تدریس وگاهی تغییرشیوه تدریس،نظر سنجی مستمر از شیوه انتقال مطالب ،توجه به روحیات انها در دریافت مطالب و...دارم.
سوال7- وظایف یک بانوی طلبه معطوف به چه اموری می دانید؟ ( در زمینه های اجتماعی و علمی و خانوادگی)
این سوال راباتوصیه ها و سفارشات امام راحل و مقام معظم رهبری به بانوان طلبه عرض میکنم:
بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی و مقام معظم رهبری در جای جای سخنان خود، برای بانوان حوزوی و مبلغان گرانقدر نقشی درجه اول و محوری را قائل بوده اند و این دیدگاه بلند و ستودنی، وظیفه و مسئولیت بانوان طلبه را بسیار سنگین تر کرده است. تعابیری از این دست که از دامان زن است که مرد به معراج می رود نشانگر این واقعیت است که هر نوع تحول و دگرگونی فرهنگی و اجتماعی در جوامع ایران و جهان در گرو سلامت فکری و اعتقادی و نقش آفرینی فرهنگی بانوان است.
راهبرد امام و رهبری توسعه حضور معنوی و نقش آفرینی فرهنگی زنان می باشد و راهبرد متقابل دشمنان در فروپاشی نظام از طریق ابتذال زنان بوده است. دشمنان اسلام و نظام برای تضعیف و اضمحلال بنیان های جامعه ی اسلامی و انقلابی، بانوان جامعه اسلامی را هدف اصلی نقشه ها و توطئه های خود قرار داده اند و طرح های شیطانی فراوانی را برای تضعیف باورها و ارزش های اسلامی در میان آنان تدارک دیده اند
حتی فراتر ازاین حضور خواهران طلبه با توانمندی علمی و توانایی فکری که دارند حضوردر عرصه بین المللی است بعلاوه اهمیت حضور آن ها در نقش های اجتهادی و فکری در جامعه را نیزنباید نادیده انگاشت و ان را از یاد برد. به همان اندازه که حضور تبلیغی انان مهم و اثرگذار است مرجعیت علمی و فکری بانوان حوزوی در هزاران ریز موصوع فقهی و اعتقادی و اخلاقی و به ویژه در موضوعات نوپدید مختص به زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سوال8- چگونه موفق به تربیت فرزندانی مومن و انقلابی شویم؟
حساسيت در امر تربيت فرزندان برای هر پدر و مادری قابل تقدير و تحسين است. بهترين شيوه در تربيت اخلاقي، روش الگويي است،يعني پدر و مادر با رفتار و كردار خود فرزندان خويش را عملاً با اخلاق پسنديده آشنا كنند. فرزندبيش از آن كه بشنود، مي بيند. خمير مايه شخصيت كودكان، در كانون گرم خانواده شكل مي گيرد تقليد از رفتار والدين از ويژگي هاي کودکان است. ذهن كودكان مانند صفحة سفيدي است كه هر رفتار و گفتاری را که ببیند ثبت و ضبط میکند امیر مومنان علی علیه السلام می فرمایند «دل كودك همچون زميني خالي است كه هر بذري در آن پاشيده شده، مي پذيرد.»
پايه هاي اصلي شكل گيري شخصيت انسان، در دوران هفت سال اوّل زندگي پي ريزي مي شوند لذا مهم ترين وظايف والدين در اين مرحلة ،احترام و تکریم ،توجه به استقلال طلبی،پرورش شخصیت ،اموزش اداب و وظایف دینی است . رسول اكرم(ص) مي فرمايد: اكرموا أولادكم و أحسنوا آدابهم؛ به فرزندانتان احترام كنيد و با آداب و روش پسنديده با آن ها معاشرت نماييد.
والدين با روش هاي مختلف مي توانند شخصيت كودكان خود را پرورش دهند ازجمله سلام كردن و هم بازي شدن با آن ها است. رسول اكرم(ص) ميفرمايد: هر كه كودكي دارد، بايد خود را تا سر حد كودكي تنزل دهد. هم چنین به موازات آموزش تعاليم ديني و پرورش فكري و اعتقادي آن ها، لازم است عواطف ديني نيز در آن ها رشد و گسترش يابد. شركت در مراسمات مذهبی در پرورش عواطف ديني انها مؤثر است.
عادت دادن آن ها به نماز و روزه و آشنا كردن آنان به مفاهيم اخلاقي مانند راستگويي، امانتداري، خير خواهي ... نقش تعيين كننده اي در شخصیت اینده کودکان دارد.بنابر این مواظب رفتار و کردار خود باشیم ، زيرا تأثير رفتارها، اعمال و اعتقادات والدين، بسيار بيشتر از سخنان آن ها است.
سوال9-پاسخ شما در خصوص ایجاد انگیزه در طلابی که می پرسند که نتیجه این همه درس خواندن چیست؟
پاسخ این سوال در یک کلمه خلاصه میشود و آن توجه داشتن به هدف است هر انسانی برای اقدام به هر کاری هدفی دارد ولو اهداف پایین و پست یا هدف عالی و متعالی.
«هدف برای هر کار و هر راه، نقطه ای است که آن راه و کار، به آن ختم می شود».دقت کافی در این نکته، ما را از خطاهای بسیاری ایمنی می بخشد. در طول تاریخ بشر، این خطاها بر سر راه کسانی قرار گرفته که به معنای صحیح «هدف» نیندیشیده و یا آن را نیافته اند. از این رو، آنچه را که لازمه زندگی و یا از اجزای حیات دنیوی بشر بوده و در مواردی ایده آل برای بخشی از زندگی به حساب می آمده، به اشتباه، هدف برای تمام حیات تلقی نموده اند و با توجه به چگونگی این تلقی و انتخاب، دچار زیان در زندگی یا شکست های روحی شده اند. در این باب، می توان به کسانی اشاره کرد که بهره مندی از لذت ها و شهوت ها را هدف دانسته اند؛ در حالی که این، تصور غلطی است؛ زیرا آن چه جزء زندگی است، نمی تواند هدف زندگی باشد. برای چنین افرادی، پس از پایان زندگی، رسیدن به هدف، هیچ تصویری ندارد. کسانی که رسیدن به مدارج عالی علمی را هدف زندگی خود دانسته اند، علاوه بر آن که ممکن است در رسیدن به این مطلوب، ناکام شوند و به دلیل احساس شکست، دیدی منفی و مأیوسانه نسبت به زندگی بیابند، در صورت موفقیت نیز پس از پایان زندگی دنیوی، نیل به هدف دیگر برای آنان معنا نخواهد داشت. بنابراین، باید «زندگی» و «هدف از زندگی»«هدف از تحصیل»و..... از یکدیگر متمایز شوند و آن چه داخل در محدوده زندگی است، هدف زندگی تلقی نشود. به هر صورت، هنگام پرداختن به پرسش هدف زندگی،هدف از تحصیل که بخشی از زندگی انسان است باید مافوق حیات طبیعی قرار گیرد تا سراغ آن را در حیات طبیعی محض و شئون آن نگیریم.اگر هدف درست باشد انگیزه هم درست خواهد بود . انگیزه عاملی درونی است که رفتار شخص را تحریک میکند و در جهت معین سوق میدهد واین بستگی به هدفی است که انسان دنبال میکند و عامل تقویت کننده انگیزه یاد خداست .
سخن آخر:
بزرگترین سرمایه انسان در زندگی وقت های زندگی اوست
وقت همان عمر انسان است که سرمایه اى بالاتر از آن نیست، مشروط بر این که از آن براى رشد و ترقى ظاهر و باطن استفاده شود، یعنى وقت نردبان ترقى گردد، و گرنه نه تنها سرمایه نیست بلکه شرمایه، و وسیله شرّ و تیره بختى است. بر همین اساس امام سجّاد(ع) در فرازى از دعاى خود به خداوند عرض مى کند: عمر طولانى تا هنگامى که عمرم در راه اطاعت تو صرف شود به من عطا کن، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردد، جانم را قبل از پیشى گرفتن عذابت بگیر. و عمرنی ما کان عمری بذله فی طاعتک فاذا کان عمری مرتعا للشیطان فاقبضنی الیک. صحیفه سجادیه، دعای ۲۰
