به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه علمیه خواهران، نشست علمی بازشناسی نقش عالمان شیعی؛ توازن شخصیت معنوی و تأثیرگذاری اجتماعی، با تمرکز بر شخصیت آیتالله ناصری، چهارشنبه ۷تیرماه برگزار شد.
در ابتدای نشست طاهره حیاتی، دبیر علمی و معاون پژوهش حوزه خواهران استان قم، گفت: همایش سالک الی الله در راستای تجلیل و گرامیداشت مقام عالم بزرگوار و تبیین سیره اخلاقی و معنوی و علمی و معرفتی حضرت آیتالله محمدعلی ناصری در حال برگزاری است.
وی با بیان اینکه این همایش با همکاری حوزه علمیه خواهران استان قم برگزار میشود، گفت: علاقهمندان برای حضور در این همایش میتوانند چکیده مقالات خود را تا نیمه تیرماه و اصل مقالات را تا پایان مردادماه ارسال کنند. محورهای این همایش شامل سیره اخلاقی، سیره تربیتی، سیره و اندیشه مهدوی آیتالله ناصری است.
در ادامه ناهید طیبی، استاد جامعه الزهرا و از نویسندگان دانشنامه زن مسلمان، به ایراد سخن پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:
برخی عالمان، عارف و سالک هستند، ولی تأثیر اجتماعی چندانی از آنها مشاهده نمیکنیم. در واقع خلوت ویژه دارند و در مسیر اسفار اربعه به سر میبرند، ولی نمود اجتماعی ندارند. آیتالله ناصری الگوی مناسبی برای علمای شیعه هستند تا در کنار سلوک معنوی، وظایف اجتماعی خود را بشناسند و به آنها عمل کنند.
ما با واژه سالک روبهرو هستیم و سالک کسی است که در مسیری قدم برمیدارد که قطعاً به حق خواهد رسید و آن حق خداوند است و معنای تاثیرگذاری اجتماعی این است که گاهی انسان کارهای عامالمنفعه مانند ساخت بیمارستان و مدرسه انجام میدهد و گاهی به مقوله تربیت انسانها و شاگردان تعبیر میپردازد. مرحوم آیتالله ناصری بیشترین همت خود را در خدمترسانی به ساخت مدرسه صرف کردند، زیرا هر مدرسه میتواند محل تربیت افراد زیادی باشد و موجآفرین است؛ درست مانند موجی که در یک استخر ایجاد میشود و این موج تمامشدنی نیست؛ وقتی یک نیروی انسانی تربیت شود، هر اثری که از او تولید میشود پاداش و ثواب آن به استادش خواهد رسید.
ایشان مدرسه بقیهالله و ولیعصر(عج) و نرجس خاتون را درست کردند و اسامی انتخابشده مرتبط با وجود حضرت حجت(ع) و بیانگر توجه ایشان به وجود مقدس امام زمان(عج) است. آیتالله ناصری آنقدر با امام زمان(عج) ارتباط وثیقی داشتند که انسان احساس میکند در کنار امام زمان هستند و با او مکالمه دارند؛ تعابیری چون «حضرت خوشحال میشوند» یا «حضرت دوست میدارند ما این کار را بکنیم» آن هم با لهجه زیبای اصفهانی، نوعی در محضر بودن را به ما تعلیم میدهد.
ایشان مرکز دیالیز و بیمارستان در برخی شهرها درست کردند و زمان لازم است تا ایشان شناخته و به چهره تاریخی تبدیل شود. باید از چشمه اصلی و اصیل، اطلاعات درست و دقیق را استخراج کنیم و خاصیت این نوع همایشها تنقیح اطلاعات ما نسبت به چنین بزرگوارانی است. کما اینکه بنده برای همایش بانو امین، کتاب زندگی بانوی ایرانی را نوشتم و وقتی با خانم همایونی صحبت میکردم، ایشان گفت بانو امین همیشه میترسیدند که مبادا کتاب نفحات الرحمانیه بنده به فارسی ترجمه شود زیرا ممکن است به دست کسانی بیفتد که ظرفیتشان محدود است و بنده را به بت تبدیل و غلو بکنند. نفحات رحماینه ایشان، ارتباط ویژه او با وجود مقدس حق بود و ایشان برخی تفاسیر را با همین الهامات درک میکرد و در قالب نور، مطالب به ایشان الهام میشد. آیتالله ناصری هم به خاطر سلوک معنوی چنین مسائلی را داشتند و باید از چشمه اصلی این نوع مطالب را دریافت کنیم.
ایشان مدرسه صاحبالزمان را ساختند که بعدها به یک بنیاد بزرگی تبدیل شد. مدرسه صاحبالزمان و بقیهالله را در قم ساختند؛ در اصفهان با پول یک خانم نیکوکار حوزه علمیه ساختند و سالیان سال به تربیت شاگرد پرداختند و در برخوار هم مدرسه علمیه خواهران را احداث کردند. مسجدسازی و حسینیهسازی بسیار خوب است، ولی مدرسهسازی اولویت دارد به خصوص مدرسه علمیه.
یک عالم باید بین سلوک معنوی و پرورش بعد روحی خود با فعالیتهای عامالمنفعه و اجتماعی توازن برقرار کند و آیتالله ناصری واجد این ویژگی بود. همچنین ایشان بسیار مردمدار بود که نوعی خدمترسانی رفتاری به دیگران است؛ در روایات بیان شده که مدارات با مردم صدقه است یا کلمه طیبه، صدقه است یا افضل الصدقه، اصلاح ذاتالبین است. کسانی که با آیتالله ناصری ارتباط داشتند این نوع رفتارها را گزارش میدهند.
رفتار متواضعانه آیتالله ناصری
یکی از دوستان صوتی را برای بنده فرستادند. گوینده میگوید ۲۲سال دارم و انتظار نداشتم وقتی آیتالله ناصری را برای ناهار دعوت میکنم بپذیرد، ولی پذیرفتند و چند ساعتی خدمت ایشان بودیم و بسیار متواضعانه به سؤالات ما جواب دادند و این رفتار در خانواده ما تأثیر گذاشت؛ یک جوان وقتی چنین رفتاری را ببیند برداشت او درباره روحانی و اسلام تغییر میکند.
متأسفانه گاهی با رفتار نامناسب جلوه دین را مخدوش میکنیم و البته با رفتار خوب هم میتوانیم چهره دین را خوب جلوه دهیم. ایشان بسیار سمیع و براساس آیه قرآن که پیامبر(ص) را گوش و اذن معرفی کرده است گوش شنوا داشت و به حرفهای مردم با حوصله گوش میکرد و البته راه حل برای مسائل به مردم ارائه میکرد.
ایشان ساعت ۶و نیم از منزل خارج شده و برای تدریس میرفتند و در راه برگشت با آرامش و محبت به پرسشهای مردم پاسخ میدادند و در منزل هم به مراجعات پاسخ میدادند و جز وقتهای عبادت و استراحت ساعات زیادی را صرف بودن با مردم میکردند. اگر علما را در قالب اسفار اربعه تصویر کنیم، خواهیم دید که ایشان بعد از ارتباط معنوی وثیق با خدا به سراغ خلق رفتهاند و عالمی که به سفر چهارم میرسد، باید تأثیر اجتماعی داشته باشد و عالمانی که این مسیر را طی میکنند، ولی تأثیرگذاری اجتماعی ندارند، فقط به دو یا سه سفر رفتهاند و با خدا بودن ارزش دارد.
حمایت از نظام
ارتباط ایشان با نظام از نکات جالب است؛ ما علمای برجستهای داریم و ممکن است فقط در فضای علمی خودشان سیر کنند، ولی ایشان با مسئولان دیدار و دغدغه مردم را منتقل میکردند و در بزنگاهها از نظام اسلامی حمایت میکردند. از مقام معظم رهبری سخن میگفتند و برای رهبری پیام ارسال میکردند.
الگوی مردمی بودن
باید روی مردمی بودن آیتالله ناصری تمرکز بیشتری کنیم، زیرا خواهیم توانست مدلی را برای علما و حوزویان ارائه دهیم و آن این است که یک عالم همیشه باید در خدمت مردم باشد و به سؤالات آنان جواب دهد و در رفع مشکلات آنان بکوشد. ایشان با لبخند دائمی و با نگاه مهربانانه به نیازهای مردمی پاسخ میداد.
در آینده نزدیک مراکزی رونمایی خواهد شد که جزء کارهای آیتالله ناصری بوده است و نمیخواستند که در دوره حیاتشان مشخص شود. باید چنین افرادی را در دوره حیاتشان بیشتر معرفی کنیم؛ قرآن ویژگیهایی در تمجید پیامبر(ص) فرموده است، ولی بر صفت «اذن» تأکید میکند، زیرا او سراسر گوش بود و چنین انسانی میفهمید که بیحجابی و بیکاری درد است و تا حد توان برای رفع آنها میکوشید.