به گزارش پایگاه خبری و رسانه ای حوزه، معاونت فرهنگی مدیریت استان قم به مناسبت هفته جمعیت با طلاب واساتیدی که صاحب 4 فرزند به بالا هستند، مصاحبه ای ترتیب داد که در این مجال مصاحبه با خانم نسیبه احمدی سلوش از دانشپژوهان مدرسه علمیه آیت الله ایروانی (ره) تقدیم حضور می گردد:
1. لطفا خودتون رو معرفی بفرمایید و بفرمایید که چند فرزند دارید.
نام نسیبه
نام خانوادگی احمدی سلوش
سال تولد ۱۳۶۱
تعداد فرزند ۴فرزند البته5 فرزند داشتم که یکی از آنها بر اثر نارحتی قلبی فوت کردند.
تحصیلات دانشجوی انصرافی علوم اقتصاد و طلبه ی سطح ۲، مدرسه علمیه آیت الله ایروانی ره
۲. پس از ازدواج تصمیم داشتید صاحب چند فرزند شوید ؟ 10 فرزند
الان نظرتون درباره چندفرزندی چی هست ؟کماکان بر همان اعتقادم که فرزندان زیاد بسیار باعث رشد بنده بوده
۳. آیا همسرتان با شما هم نظر بود؟ بله
4. مانع اصلی تعدد فرزند را چه می بینید؟
بنظر بنده، تبلیغات گسترده ای که راجع به کمی جمعیت میشد عامل اصلی است .
5. از نظر شما تحصیل و اشتغال مادران تا چه اندازه می تواند مانع فرزند آوری شود؟
مشکل اصلی، تحصیل و اشتغال نیست بلکه مشکل نگاه افراد جامعه خصوصا زنان به فرزند آوریست که آنرا مزاحم خود میپندارند در صورتیکه اینها همگی قابل جمع اند.
6. چگونه در حال تحصیل، رسیدگی به فرزندان تان را مدیریت کردید؟ (کمک گرفتن از دیگران، مرخصی تحصیلی، طولانی تر کردن زمان تحصیل، کمک داوطلبانه اطرافیان، هماهنگی با همسر و..)
با طولانی کردن زمان تحصیل
7. کیفیت برنامه های مدارس و مطالب آموزشی تا چه انداره کمک کار و انگیزه بخش در این هدف و میسر (فرزند بیشتر) شما را یاری دادند؟ مهد در اختیارمان قرار دادند که بسیار کمک کننده بود.
8. کدام مساله شما را به داشتن فرزند دوم و سوم و... ترغیب کرد؟از اول بنامون بر فرزندان زیاد بود
9. با توجه به تجربیات تان، فاصله مطلوب بین فرزندان چند سال است؟من فرزندانم فاصله شان خیلی کم بود از یکسال تا دوسال و یک سال و نیم که بنظرم همین فاصله بهتر بود هرچند این برای مادر بسیار سخت خواهد بود.
10.آیا جنسیت فرزند برای شما و همسرتون مهم بود؟ خیر
با ذکر شرایط خود( تحصیل، تعداد فرزندان و جنسیت آنها) بیان کنید، چه محاسن و مشکلاتی در زندگی احساس می کنید؟
از محاسن آن باید به این اشاره کنم که بچه ها از بس درگیر بازی با هم هستند کمتر سراغ مادر می آیند و اینکه در درسها به هم کمک میکنند و خوب باز هم کارمان کمتر میشود و کمک به مادر هم بیشتر میشود (مثلا ما دسته جمعی خانه را تمیز میکنیم) از طرفی وقتی که مهمان می آید همه باز به مادر کمک میکنند البته بستگی دارد این کمک کردن را به بچه آموخته باشیم یا نه .
از محاسن دیگر آن اینست که خودم واقعا ساخته شدم (آبدیده شدم )
تمامی شب بیداریها و خستگیها و رنجهای فرزندآوری به گونه ای مرا ساخت که بتوانم از مادر همسرم که مدتی زمینگیر شده بود بتوانم مراقبت کنم شاید اگه شخص دیگری بود جسماً و روحاً کم می آورد
و دیگر اینکه احساس میکنم روحم از توجه صرف به فرزند رها شد واقعا یعنی این توجه ریزبینانه مادران به فرزند و وقف شدید خود برای فرزند با تعدد فرزند واقعا معتدل میشود و نگاه مادر بازتر شده به مسایل مهم تر هم توجه خواهد نمود.
مثلا تحصیل دوباره من بعد از فرزند پنجم که تصمیم به تحصیل مجدد گرفتم در صورتیکه در زمان فرزند اول و دوم به شدت خودم را در این زمینه ناتوان میدیدم و دائما نگران فرزندانم بودم.
از معایب آن هم همین است درس خواندنم کند پیش میرود که این هم به نظرم آنقدر اهمیت ندارد در برابر جهاد فرزندآوری